تو اتاق چند نفریم من کار ثابت و مشخص دارم یعنی هرکدوم داریم ولی متاسفانه هیکدومشون کارشونو بدرستی انجام نمیدن. رییسم منو تو منگنه گذاشت گفت میشه لطفا باهام کمک کنین تکه ای از کارها رو شما انجام بدی. خانم فلانی بنده خدا سرش خیلی شلوغه . حالا اون خانم اصلا زیربار هیچ کاری نمیره صبح تا ظهر با گوشی ور میره این دوتا با هم ساخته ان. منم دلم سوخت نمیدونم چرا نه نمیتونم بگم. گفنم باشه. قبلش بیسکویت خریده بودم تعاربشون زدم بعد ک باشه گفتم رییسم بیسکویت خورد گفت چقور بیسکویت خوشمزه بود.
حالم از خودم بهم میخوره چرا اینقدر دلسوزم و قبول کردم ک من انجام بدم وقتی اون خانم هیچ کاری انجام نمیده . از طرفی هم گاهی تایم ازاد دارم میگم اونکار انجام بدم.
اشنباه کردم بنطرتون