من به خاطر بچه ام گذشتم ولی واقعیت اینه که تو این چند ماه واقعا حالم خراب بود.بعید میدونم دیگه خوب بشم.البته شوهرم هم خیلی پشیمونه .ولی چه فایده قلب شکسته من ترمیم نمیشه
من بخشیدم ، اخلاق اون موقع ک با اون بود خیلی بد بود ، اگر مبخابیدم میگفت چرا خوابی اگ بیدارم میگفت چرا بیداری، اگ میگفت نهار زرشک پلو درست کن موقع نهار خوردن میگفت چرا قیمه درست نکردید، دنبال بهانه بود ک دعوا راه بندازه و من قهر کنم اون وجدانش راحت تر باشه پیش خودش، ولی وقتی فهمیدم ازش سرد شدم سرد سرد اینو توی رفتارم میبینن بین حرفام می‌فهمه ک دیگ اون شوق و عشق و ذوق رو براش ندارم هر چی دورتر میشم اون بیشتر بهم نزدیک میشه
من بارها بخشیدم دیدم هی ادامه میده الکی میگ غلط کردم با ی بچه جدا شدم والا عمرمو از سرراه نیاوردم
واسه من خط قرمزه چون خود صد تعهدم واسه طرف مقابل می‌زارم از اونم انتظار دارم ولی دیگران رو قضاوت نمیکنم ممکنه تو شرایطی بشه بخشید
منم خیلی سرد شدم و واقعا سردرگمم به این نتیجه رسیده بودم که حق زندگی دارم رفت رفت به درک اما واقعا زندگی خوبی باهم داشتیم دلیل کارشو نمیدونم.. میگفت فقط دوستن و منم هنوز دوست داره اما این امکان نداره و دوراز باوره...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز