2777
2789
عنوان

از ناز کردنتون برای شوهر وقت زایمان بگید

| مشاهده متن کامل بحث + 323 بازدید | 47 پست

عزیزم  باید نازتو بکشن تا ناز کنی من که خاک بر سر بچه دختر شده بود انگار خاک عالم ریخته بود رو سرش  الان دوستشون داره برام مهم نیست اون موقع مهم بود نفهم 

خدایا هممونو عاقبت بخیر کن

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

من زایمان نکردم اما یکبار داشتم کامنتای اینستای یک پیج در مورد زایمان رو میخوندم 

یکی میگفت موقع زایمان من شوهرم رفته بود کباب بخوره یکی میگفت شوهرم منو گذاشته بود بیمارستان رفته بود سرکار یکی میگفت شوهرم رفته بود تو ماشین خوابیده بود از همه جالب‌تر یکی بود میگفت شوهر خواهرم موقع زایمان خواهرم حوصله اش سررفته بود تو حیاط بیمارستان با بچه ها توپ بازی میکرد 

خیلی از اقایون هم خودم شنیدم که میکن پشت در اتاق زایمان خوابمون برده بود 

واقعا برام جالبه چطور وقتی زنشون داره درد میکشه میتونند راحت بخوابن 

البته شوهر خودم هم میدونم بهتر از اینها نخواهد بود خخخخخ

بعد زایمان تا یکم راه میرفتم صداش میکردمممم .....چیزجووون..بیا چشام سیاهی رفت... اما تا میرفت سرکار یا خونه پدرم بودم عسن اسب راه میرفتم😂

کار خوبووو خدا میکنع ک با کسی حرف نمیزنه🙃نه تو آنی ک همانی.......نه من آنم ک تو دانی🧸
قشنگ تعریف کننن با جزییات

۹ سال پیش بود جزییات یادم رفته ولی استرس داشت دست و پاش میلرزید که بلایی سر من نیاد بیشتر به فکر من بود به بچه فکر نمیکرد بعد الان همون بچه رو از من بیشتر دوس داره

زندگی مرد بزرگیست که در بستر مرگ به شفا بخشی یک معجزه ایمان دارد
من زایمان نکردم اما یکبار داشتم کامنتای اینستای یک پیج در مورد زایمان رو میخوندم یکی میگفت موقع زایم ...

همسر من تو زایمان همراهم بود شبم تو اتاق پیش خودم موند اما یک رب یبار پرستار میومد تذکر میداذ اقای فلانی ممکنه تی وی رو کم کنید مامانا ب ارامش احتیاج. دارن ...فوتبال میدید

کار خوبووو خدا میکنع ک با کسی حرف نمیزنه🙃نه تو آنی ک همانی.......نه من آنم ک تو دانی🧸

منو از اتاق عمل که آوردن بیرون فقط یه مشت ریش و سبیل حس می‌کردم که می‌رفت تو سر و صورتم😆 بعدم که بردنم بخش وقتی اومد اول اومد بالا سر من، مامانم می‌گفت بیا پسرتو ببین، شوهرم می‌گفت بذار اول دخترمو ببینم خیالم راحت بشه😄

طبیعی ۲۰ ساعت درد کشیدم تا اومد عین ۲۰ ساعت تو حیاط بیمارستان راه میرفت حتی غذام نخورده بود

الهییی بگردم چقدر عذاب کشیدی    خب چرا شوهرت که انقدر نگرانته نگفت سزارین بشی     طبیعی خیلی درد داره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز