دیشب انقدر حالم بد بود و تب داشتم
نامزدم سرم و امپول گرفت و انژیوکت و...
همشو اومد تو ماشین برام وصل کرد امپولارو هم زد تو سرم🥲🥲🥲
همه دلخوریایی که ازش از صبح داشتم دود شد رفت هوا
دلم میخواس بگیرم بچلونمش
انقده قشنگ پرستاری کرد ازم و نازمو کشید که دلم خواس هی تب کنم هی پرستاریمو بکنه 😂🥲