البته طولانی توی تاپیک دو تا قبلی کامل گفتم
اما خلاصه میگم
من مدیر عامل مون که یه آدم سیرش هست پافشاری به ازدواج داره قبلاً پیشنهاد داده بود اما من گفتم نه جدی نگرفتم تا اینکه این مدیرمون نمیدونم از کجا فهمید که من به یه مشکل خوردم مالی و به این شغل احتیاج دارم حاضر نیستیم توی این وضعیت از دست بدم
من پدرم سرطان داره و هزینه درمان زیاده
خواهر وسطیم هم امسال کنکور داره و کلاس ها هم که هزینه ها بالا
حالا از وقتی فهمیده به ازدواج اصرار داره و یجورایی تهدید که اگه قبول نکنی اخراجی و جهنمه
حالا من از طرف خوشم نمیاد اصلا
اختلاف سنی مون هم زیاده
من ۲۰
اون ۳۶ اینا
حالا بهش پیام دادم دیگه نمیخوام درباره این موضوع چیزی بگین
نوشته فردا میبینمت 💧
حالا نمیدونم چیکار کنم
خودمم دانشجو ام