سلام ، خواهش میکنم اگه کسی نظر و تجربه ای داره که میتونه کمکم کنه بهم بگه
من و همسرم هفت ماه پیش از هم جداشدیم و یک بچه شش ساله داریم ، توافقی بود و من حضانت بچه رو گرفتم و مهریه و همه چیز بخشیدم ، دلم راضی نبود اما مجبور شدم ...از بعد طلاق چندین بار باهاش صحبت کردم که اگه یک درصد راهی هست و فرصتی هست برای برگشت بیا به هم فرصت بدیم بخاطر بچه ، و بعد متوجه شدم بلافاصله بعد از طلاق رفته دنبال ازدواج و البته هنوز ازدواجی اتفاق نیفتاده ، به شدت درمونده هستم و بخاطر بچم خیلی اذیتم چون باباش اصلا سراغی ازش نمیگیره و خیلی غصه میخوره که بابا چرا نمیاد بابا چی شد ، میدونم که باید قبلش فکر میکردم به این چیزا اما واقعا اون خودش زندگی رو نمیخواست و فقط میخواست بره ، هنوز هیچی نشده کلا بچه رو هم فراموش کرده
من همش دنبال اینم که راهی پیدا کنم شاید این زندگی دوباره بخاطر بچه سر بگیره ... دلایل من خیانت های همیشگی بود با اعتیادش ... ولی اونقدر الان بچه وابسته من داره غصه میخوره که موندم چیکار کنم
چطور بهش بفهمونم که بیاد و یه بار دیگه بهم فرصت بدیم