چ خواستگارو قبول کنی چ نکنی با این ادم کات کن بره
س سال با ی نفر بودم حاضربودم چشمامو دربیارم بهش بدم
هرموقع خواستگار میومد رد میکردم
ی وقتا ک بهش میگفتم کلا خودشو گم و گور میکرد
من فقط دوس داشتم بگه نه قبول نکن و...
خلاصه سر اخری ک بهش گفتم و ی روز غیبش زد دلمو گذاشتم زیر پام جواب مثبت دارم با چ حالی
ی هفته بعد من ارایشگاه بودم برا عقد اماده میشدم انقد زنگ زد با گریه و زاری و همینطور تا چندسال پیام میداد و پیگیر بود تخم سگ حتی میگفت بیا باهم فرار کنیم بچتم با خودمون میبریم بی عقل خدا زده منم ایگنور میکردم تا دفه اخر ک قسمش دادم دیگه بمن پیام نده الان ده سال گذشته مطمعنم اگه تا الانم پاش میموندم بازم بگیر نبود قرمساغ