پسرا وقتی تو این موقعیت هان اگر نخوانت راحت میرن...خیلی هاشونم د ر نهایت میگن امیدوارم خوشبخت بشی و منو عروسیت دعوت کنی...بیشمار این مدلی دیدم
نقطه ضعف ما دخترا اینه ک همه چیو جدی میگیریم و در عوض پسرا ب چپشونم نیس الان برادر شوهر من ب کلی دختر قول ازدواج داده دیگ داره ابن آخرین خداروشکر میگیره
اه اه چقدر بدم اومد از پسره
بزار بره گم بشه
حتی اگ جواب مثبت ندادی ب خاستگار بنظرم کلا قید دوستی ک خودت ی شهر باشی طرف شهر دیگ رو بزن
الان ۲۴ ساعته باهمن برا همدیگ مهم نیستن چ برسه از راه دور
خیلی هاشونم میگن تو دختر خوبی هستی لیاقتت بیشتر از منه
توروخدا خودتو علاف این نکن
رابطه برای تو جدی بوده برای اون سرگرمی
یبار پارسال جدی باهاش حرف زدم اون موقع ۷ ۸ماه از اشناییمون گذشته بود گفتم خواستگا برام اومده ولی من رد کردم واینا گفت رد نمیکردی منم جدی حرف زدمو ناراحت شدم ازش باز به هیچ جاش نگرفت منم گذاشتم به حساب اینکه شاید چون تازه اشناشدیم براش مهم نیست
اما الانو دیگ توقع نداشتم
وقتتونو با چه کسایی هدر میدین واقعا
رابطه لانگ که هزار تا مشکل داره اگه همه چی هم بین دو طرف و خانواده هاشون اوکی باشه.کلا مخالفم
حالا اینو بذاریم کنار
ظاهرا حرفات جدی نبود و بیشتر میخواستی ببینی مزه دهن دوست پسرت چیه
حالا چه یه دستی زدی چه راست بود.تو خودتو بذار جای اون پسر.برگرده بهت بگه مثلا مامانم واسم زن پیدا کرده و خدافظی و اینا...
ناموسا تو اینو میپذیری؟ اگه کسی یه نفرو دوست داشته باشه خدا هم بیاد زمین نمیتونه مانع رسیدنشون بشه
خانواده ها هم تا یه جایی زور میزنن و مقاومت میکنن اگه مخالف باشن
بقیش همش بهونست و چرته
