نمیدونم جدی با کس دیگه است اگه نامزد کرده باشه من چیکار کنم هیچ کاری به رابطه شون ندارم مزاحم زندگی کسی نیستم خودمم شرایط ازدواج ندارم دلمم با ازدواج نیست اما چیکار کنم دلم چطور فراموشش کنم من دو سال با فکرش بیدار شدم خوابیدم بدون اینکه باهاش حرف بزنم یا ببینمش میشه دعا کنید یا من یادم بره یا که اون اگه نامزد نکرده و تو رابطه نیست برگرده یا اون هیچکس نمیدونم من هنوز سنی ندارم مجبورم که کار کنم و زندگی مامانم روبه راه کنم خدا میدونه من دلم بدبختی و جبر هیچکس نمیخواد همیشه از خدا میخوام خدا خواسته دل هر کسی تا وقتی ظلم به کسی نیست بهش بده به نظر خودم بهترینش اینکه من فقط اون از خاطرم بره چون به نفع هر دو ماست اون حق داره بره سراغ خوشبختیش ولی از اون طرف عذاب وجدان دارم بخاطر لج من ازدواج نکنه یا بخاطر فراموش کردنم اگه بخاطر منه نکنه اما اگه خودش واقعا دلشه بکنه و خوشبخت بشه منم مدیون کسی نباشم میشه برام دعا کنید