2777
2789
عنوان

زایمان اولتون خونه خودتون رفتید

| مشاهده متن کامل بحث + 169 بازدید | 34 پست

رفتم خونه مامانم ولی خیلی پشیمون شدن. خونه خودم میموندم بهتر بود

جهان خیلی زیبا میشد اگه ما خانم ها هوای همو داشتیم.. مادرشوهرجان ،عروس جان,جاری جان، خواهرشوهرجان، ما همه زن هستیم ، از سختی هایی که هممون میکشیم خبر داریم، لااقل به همدیگه رحم کنیم..

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

اره بابا ادم خونه ی خودش راحته.

من دخترم بیمارستان بود، اومدم خونه دوش گرفتم،  بنده خدا مادرشوهرم گفت برای غذا میارم و بخور و برو.

خوردم، رفتم دم یخچال اب بردارم، یه هو ، شر شر ، دستشویی کردم به خودم جلو در یخچال، فقط نگاه مادرشوهرم کردم.

بنده خدا گفت عیب نداره، زائویی ، برو حموم و خودتو تمیز کن، منم فرشارو جمع میکنم.

فکر کن مثلا خونه ی مادرم یا مادرشوهرم بودم، اونم جلو بقیه ادما

من خونه خودم بودم دستشون درد نکنه کل خانواده شوهرم اومدن ده روز موندن کل کارای پذیرایی خونه انجام میدادند مامانمم میومد و میرفت تا چهل شبم پیشم می‌خوابید مامان بزرگمم میومد

عزیزم برو خونه ی مادرت اونجا مادرت بهت میرسه هم کارای خودشو انجام میده دلش نمی‌مونه پیشه خونه زندگیش ...

اکثر مادرشوهرای ایرانی بعد از زایمان عروسیشون هار میشن یه مدت 

جهان خیلی زیبا میشد اگه ما خانم ها هوای همو داشتیم.. مادرشوهرجان ،عروس جان,جاری جان، خواهرشوهرجان، ما همه زن هستیم ، از سختی هایی که هممون میکشیم خبر داریم، لااقل به همدیگه رحم کنیم..

عزیزم من اومدم خونه خودم 

شب اول که بیمارستان بودم روز بعدش مرخص شدم 

بخدا شب دومش پا شدم غذا درست کردم و چایی دم کردم به زور شیاف و مسکن البته  همسرمم کمک حالم بود ولی بابت کاری رفته بود بیرون تا 7 روز شوهرم خونه موند بعدش باید میرفت شهر دیگه یه مدت 

خونه خودم بودم راحتتر بودم‌مامانم ۱۰ روز اومد پیشم...یکماه خونه مامان؟؟؟ وای خونه و وشوهرو همه جی ا ...

والا یه روز خالم از دهنش در رفت گفت هنوزم گاهی شبا میاد میخوابه صبحا دیگه میره   

منم برام سوال خوب دلش بزرگ تازه خونشونم با خونه خالمم تو یه محلس


اومدم خونه ی خودمون برای چی باید برم خونه ی مامانم🙄🙄🙄 مامانم تا ۴۰ روز پیشم بود و مادر همسرم هم ۲۵ روز اول بودن خواهر همسرم هم یک هفته بعدشم هر روز می اومد !!!! 


خاهرشوهرمن ۲ماهه که خونه مادرشوهرمه ازوقتی زایمان کرده 

فکرکنم عروسی بچه هاشم همونجا بگیره بعد بره 😆

ب خودشون مربوطه ها ولی شوهرشو کوچیک کرده اونجا 

هولوگرامی ام چندسال اینجابودم ولی کاربریم پرید ..خواننده خاموش بودم چندین سال.. خانواده دومم اینجاست

دلیل

مامانم اینا خیلی اذیت شدن چیزی نمی‌گفتن ها ولی دیگه خودم میدیدم چقدر به زحمت میفتادن، مخصوصاً مامانم اونم با اون وضعیت پاها و کمرش، عوضش شوهرم رااااحت تو خونه میخوابید و عین خیالش نبود، فقط شبا میومد دیدنمون و میرفت، مادرش هم پرش می‌کرد فکر می‌کرد خونه ی مامانم که هستم با وجود بچه خیلی داره به مامانم اینا خوش میگذره

جهان خیلی زیبا میشد اگه ما خانم ها هوای همو داشتیم.. مادرشوهرجان ،عروس جان,جاری جان، خواهرشوهرجان، ما همه زن هستیم ، از سختی هایی که هممون میکشیم خبر داریم، لااقل به همدیگه رحم کنیم..
میشه بگی چرا پشیمون شدی

بالاتر گفتم 

جهان خیلی زیبا میشد اگه ما خانم ها هوای همو داشتیم.. مادرشوهرجان ،عروس جان,جاری جان، خواهرشوهرجان، ما همه زن هستیم ، از سختی هایی که هممون میکشیم خبر داریم، لااقل به همدیگه رحم کنیم..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز