من داداشم میخواد بره خدمت
۱۹ سالشه سرکار میره حقوق داره دیپلم ابکاری فلزات داره
خونه هم داره بابام میخواد براش ماشین بگیره
اصلا تو کار دخترا اینها نیس سرش تو کار خودشه نماز نمیحونه اما کربلا و اینا میره و رفته و خیلی ادم حساسیه در رابطه با تمیزیو اینا یروز درمیون حموم میره و روی تمیزی و اینا حساسه و همیشه عطر میزنه و ماسکو اینا
دخترداییم ۱۶ سالشه چادریه دختر بزرگ خانوادس کاریه درس میخونه رشته خیاطی و بعد کلاسش سرکار خیاطی میره و اشپزی و کارای خونشونو میکنه خیلی دختر خوبو کاریو تمیزیه
(اینارو گفتم که خلقیاتشونو بشناسین)0 دخترداییم داداشممو دوس داره ما خیلی باهم اوکییم باهام راحب داداشم حرف زده خیلیم میپرسه که کسیو دوس نداره یا فلان
ماهم رابطمون با داییام و اینا خیلی خوبه جمعه ها هروز دور هم جمع میشیم
مامانمم میگه اگ امیر اوکی باشه عقد کنن بره خدمت ۴ ۵ سال عقد باشن
دختر داییم اوکیه باهاش سربسته حرف زدم و گفته دوس داره حرفاشو میاد بهم میزنه و یبار بهش گفتم مامانم گفته امیر و داماد کنیم از خدمت ک اومد یا خواس بره دختر داییمم گریه کرد واینا من فهمیدم ک واقعا دوسش داره
حالا مامانم امروز زنک زد گف با باباتو مادرجون حرف زدم گفتن قرار شد با امیر حرف بزنیم جفتشون گفتن ما نمیتونیم به دیا(من) بگو بهش بگه بعد مامانم زنگ زد گفت تو برو باهاش حرف بزن بهش توضیح بده بگو فکراتو بکن نظرتو بگو
منو داداشم خیلی باهم اوکییم
حالا من موندم چطوری به داداشم و سر صحبتو چطوری باز کنم از کجا شروع کنم لطفا راهنمایی کنین