ماجراش رو تعریف می کنم البته سر بسته
اون موقع که آمریکا افغانستان رو اخراج می کنه
یه نوجوان اسلحه یکی از نیروهای آمریکایی رو می گیره و چند نفر رو می کشه و خودش هم کشته میشه
پدر یکی از سربازان آمریکایی تحقیقات می کنه که ماجرا چی بوده،
کاشف به عمل میاد که این نوجوان می خواسته از دست بزرگ اون منطقه فرار کنه،
قبلا هم با مادرش پیش آمریکایی ها اماده بوده و پناه آورده بود و بهش کمک نکردن
انگار این از دوران مغول ها مرسوم شده بوده