2777
2789
عنوان

مادرا بیاین منم مثل بچتون

257 بازدید | 55 پست

دوستان کیا مادرشون وسواس فکری شدید دارند


و باعث شده خودشون بیمار بشند؟؟؟




سلام دوستان من مادرم خیلی وسواس فکری پاره ی چیزی رو ده بار جلو جمع میگه و باعث میشه فکر کنند طرف بچه هست 


مثلا من رفته بودم با مامانم خونه خالم مادرم تا نیومده سریع غذا گرم کرد غذایی که از خونه خودمون آورده بودیم برا خالم. هنوز نرسیده بیا بخور غذا.  


 


مادربزرگم و گفت بیدار کن بهش غذا بده گفتم خابه . نکن بزار بعداً اصلااااااااا گوش نمیده . فقط میگه اون کارو انجام بده گفت چایی دم کن گفتم باشه بزار غذا بخورند بعداً 


هعی پیله کرد پیله کرد اومدم کتری بزارم آب بجوشه .


اومده وسط کارم گفت آب کم بریز. منم عصبی شدم خب هرکس طاقتی داره. زدم ب دستش گفتم باشه بس کن 




مادرم هم گفت چرا اینکار می‌کنی گفتم خوب گوش نمیدی 


میگم خودم کارمو انجام میدم تو چرا دخالت میکنی




خالم هم ک سرطان داره و. کم تحمل هست شروع کرد داد زدن ک ول کنید از خونم برید نماییم نمایید الآنم میایید. اذیتم میکنید   




خیلی دوستان باعث شده تو جمع بقیه فکر کنند بچه هیتم۲۶سالمه. خودمم همش نامداری انجام میدم مادرم وسطاش دخالت مثلا از سرکار اومدم خسته خونه مادرم گفت چایی بزار میگم ب داداشم بگو پدرم هم سواستفاده می‌کنه میگه چرا خودت نمیزاری دختری 




خب آدم عصبی میشه نگید مادره چون اون باعث 

شده بیماری adhdبگیرم.  


مثلا عروسی میرم هعی وسط سالن میگرده با این و اون هنوز نرسیده از اینور میززز ب اونور. میگم یجا بشین بعد برو زشته وسط سالن ما دنبال تو 




یا. پایین چ زن پایین باهم دعوا دارند ب پایین میگه برو بچه هاتو از خودت بکن یعنی بیار سمت خودت 




ی چیزی رو ده بار باید بهش بگی. بازم نمی‌فهمه بس درست گوش نمی‌ده. باهاش آروم صحبت میکنم. چایی میارم گوش نمیده

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

رفتم کافی نت مرده میگه کد رو ک فرستادم بخون تو کد نوشته مثلا۴۶۸۹ حالت ی نقطه بینش هست ک مال جوهر خودکاره مادره میگه آقا صفر هم بزار میگم نه نیست. ملکه نه هست آقا بزار آقا بزار اون مرده هم قاطی می‌کنه میگه خانم نمیشه بفرمایید برید بیرون میگم مادر من دیدی صفر نیست خودت داری خراب میکنی چرا فکر میکنی من نمیتونم حداقل جلو جمع نگو. زشته.  


باعث شده منم برم دکتر. 

مادر من توی جمع فکر کن به من که بالای ۴۰ سالمه 

میگه به فلانی سلام دادی 

فلانی هم مثلا توی جمع روی مبل نشسته 

همه زل میزنن بهم 

هر بارم میگم اره مامان 

بازم توی خلوت میگم نکن 

باز میگه جای دیگه 

حالا باورت میشه 

ما سر مشکلی رفتیم خونه ای که از پدرم بهم ارث رسیده 

سه طبقه س 

مادرمم بالا سرمون بود 

شوهرم توی کوچه داییم رد شده نشناخته 

سر سلام ندادن 

یه جنگی راه انداخت اومدیم خونه قدیمیم 

ببین مادر های اینجوری زیادن 

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792