چون ترسید، من جسورم و مادرش که به شدت این ادم تحت کنترلشه یه دختر توسری خور میخواست و پیدا هم کرد براش، اینم الان به جای اینکه اسم دختررو بگه بهش میگه اُمُل!
و اینکه بین خانواده هامون یک بحثی پیش اومد سر افکار مادر مریضش و بی تاثیر نبود.
نه، چون خیلی اذیتم کرد، من سنی نداشتم و با رفتاراش به من اسیب روانی شدیدی زد، جوری که من افسردگی شدید گرفتم.
ازش نمیگذرم، همین که تا اخر عمر به زندگی بدون عشق محکوم شد حقشه.