2777
2789

دلم آرامش میخواد 

رابطه ای که نرماله میخواد 

لیاقت خودمو نمیدونم دیگه توی این رابطه بمونم 

همیشه بهم میگفت میدونم یک روز منو دیگه نمیخوای من خیلی عیب دارم 

ولی دیگه خسته شدم 

از خودش 

از رفتاراش 

از این حسی که من هیچی به جز برای رفع نیازش نیستم و فقط خانواده اش الویته 

قبلا یک بار دیگه به مامانم گفتم نامزدیمونو بهم زدیم 

دوباره برگشتیم بهم با پا در میونی دو سه نفر اشنا 

ولی دیگه نمیکشم 

میدونم الان بهش بگم میخوام بهم بزنم شروع میکنه به داستان کفتن زنگ زدن های احمقانه و چرت و پرت گفتن 



درس های دانشگاهم مونده ولی من به جای درس خوندن به فکر اونم و رفتاراش 

امروز همو دیدیم بهم میگه نمی تونم زیاد بمونم مامانم منتظرمه 


خسته شدم ازش 

مرده گنده ! 


دوستش دارم ولی انقدر بهم نشون داده من الویتش نیستم پشیمون شدم 

نمیخوامش

چیکار ب حزف بقیه دهری تا چندماه رفت و آمد نکن یادشون میره

دَر من هست هزار من،که گَر بشکند یک من زاده شود مَن دیگر...! 💚🌱(سه تاکاربری ۹۸ امو ترکوندن!دیگه خط ندارم🫤جناب سروان ولوم کن🤦🏻‍♀️) 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چیکار ب حزف بقیه دهری تا چندماه رفت و آمد نکن یادشون میره

الان مگه منو ول میکنه 

حرف بقیه به کنار 

جنگ اعصاب هایی خودش راه میندازه ام به کنار 

انقدر این مدت روانم تحت فشار بوده  با کاراهایی باهم کرده 


حوصله و تحمل یک تنش اینجوری جدی ندارم 

ولی دیگه نمیتونم تحملش کنم 

منم دوستپسرم یک عن ب تمام معناست

هیچییییی نداره خول شدم بااش دوست شدم

الان چشام باز شده ولی اینقد میترسم ک نگو

کلی عکس دونفره داریم 

کلی پیام 

بخاد کاری کنه میتونه نابودم کنه

اعی

لطفا اگر امضام رو دیدی دعا کن معلم شم..تو ناامیدی مطلق هستم 🥲

باید تحمل بعدشو داشته باشی خب

ندارم متاسفانه 

تا الان با کار های مزخرفش با الویت قرار دادن فقط مامانش و کاراهایی کرده 

اعصاب و روح روانم به اندازه ای صدمه دیده 

که گنجایش یه جنگ اعصاب مثل جدا شدن و پیام دادن ها و جنگ اعصاباشو ندارم 

از اونور  دیگه حالم داره ازش بهم میخوره 

بهم بزن

از دسترس خارج شو

اعصابت نریزه بهم

شمارت رو عوض کن

میتونی برو شهر دیگه خونه کسی

تا تموم شه



ﭼﻮﺏ ﺗﻨﺒﻴﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﻣﺮﺋﻴﺴﺖ …ﻧﻪ ﻛﺴﻲ ﻣﻴﻔﻬﻤﺪ ,ﻧﻪ ﺻﺪﺍﻳﻲ ﺩﺍﺭﺩ …ﻳﻚ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ …ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺑﻐﺾ ,ﻧﻔﺴﺖ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ …ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ …ﻛﻪ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ …ﺑﺎﻋﺚ ﻭ ﺑﺎﻧﻲ ﻳﻚ ﺑﻐﺾ ﺷﺪﻱﻭﺩﻟﻲ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻱ …ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻓﻜﺮ ﻧﻤﻴﻜﺮﺩﻱ ﺑﻐﺾﭘﺎﭘﻲ ﺍﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ …ﻭ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ …ﻣﻴﻨﺸﻴﻨﺪ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺴﺖ …ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺎﻻﺟﺒﺎﺭ …ﻫﺮ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺻﺪﺑﺎﺭ …ﻣﺤﺾ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺴﺖ …ﺑﻐﺾ ﺭﺍ ﻣﻴﺸﻜﻨﻲ …ﺁﺭﻱ , ﺍﻳﻦ ﭼﻮﺏ، ﭼﻮﺏِ ﺧﺪﺍﺳﺖ .
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792