حدودا شیش سالم بود
تا ۲۰ سالگی انواع و اقسام دردا، حسرت ها ، کمبود ها ، تیک عصبی ، افسردگی و .. داشتم !
الان خداروشکر از خودم و تمام گذشته ای که داشتم و تمام دردا و .. راضی ام !
تک تک دردا شد دیدگاه قشنگی تو زندگی که باعث شد دیگه هیچ دردی وجود نداشته باشه
اینی که میگم رو تصور کن!
تو یه دونه رو بر میداریم میکنیش زیر خاک !
سرده و تاریک !
اون دونه اون لحظه داغون میشه
چون آزاد بود
الان تو کردیش زیر خاک
سردشه ، تنگه ، تاریکه
فشار میاد میاد بهش
به تو ناسزا میگه
از دستت عصبیه
چون نمیدونه چه لطفی بهش کردی
چون نمیدونه نتیجه تمام فشار عاشق جوانه زدن و بزرگ شدن و درخت شدن و میوه دادنه!!!!!
الان درک میکنم تو شیش سالگی خدا مثل دونه من و کرد زیر خاک !
پس واسه چی نحندم؟ 🙂