انتخاب خودش بودم کلی صبر کرد تا به هم برسیم،الانم صبح تا شب قربون صدقم میره از اول همین بود روزی چند بار بهم میگه دوستت دارم ،میمرم برات و...،رابطه....خوبه ،چندسال دوست بودیم الانم دوساله ازدواج کردیم
ولی با این حال دائم در حال خیانت کردنه ،یعنی همیشه در حال پریدن با زنای دیگس و دنبال رابطه باهاشونه
چرا باید به دروغ جلو من ادای عاشقارو در میاره؟حقیقتش دنبال مدارکم برای اقدام به طلاق
ولی همش این توی دلمه که چرا انقدر دور من میگرده؟! چرا بهم میگه بی تو میمیرم؟چرا هربار حرف رفتن میزنم زار میزنه؟!پس چراااا خیانت میکنه؟!این تناقض داره اذیتم میکنههه
از خودش میپرسم چرا خیانت میکنه،میگه خریت ،اشتباه،فرصت بده جبران میکنم،ولی دوباره تکرار میکنه کلا تو وجودشه