میدونم خیلی سخته ها خیلی خیلی
من دخترن ۱۴۰۰ دنیا اومد پسرم ۱۴۰۲
تا دخترمو از شیر گرفتم پسرم و حامله شدم بین شیر دادنم ب بچه اول و دوم فقط نه ماه فاصله هس
و از لحاظ روحی و جسمی بخدا خیلی خستم
دیروز و کلا گریه کردم چشام باد کرده ی وصغی
ولی ب این نتیجه میرسم مردا نسبت ب نیازشون هیچ درکی از طرف مقابل و شرابط ندارن
اگر مثل من بچه دارید و زندگیتون رو حالته نرماله شوهرتون زیاد ادم سمی نیست و میتونید در آرامش زندگی کنید اگر شرایط اوکی باشه
بنظرم تلاش کنید حتی اگر خسته هستید رابطه خواست قبول کنید
غذا رو اولش ک باید اون تامین کنه
ولی سعی کنید همیشه سر تایم بپیزید ک جا بیفته و خوشمزه بشه ک اینحوری شکم و زیر شکمش اوکی باشه و هرچی گفتید قبول کنه یهو دیونه نشه
مردا هیچ وقت از خانم خودشون راضی نیستن همیشه زنای دیگران بهترن
همه ی شوهرا اینجوری نیستن متاسفانه. شوهر من جدا میخوابه و رابطه اصلا اهمیت نداره براش چون همش خستس از صب تا شب سرکاره و دیگه برا منم مهم نیس . و باهمم خوبیم . غذامم همیشه براهه چون خودمم شکمو ام. همیشه میگه دستپختت عالیه.
نشون میده واقعا
کمک میکنه
ب بچها خیلی اهمیت میده
بمنم همینطور
ولی تو این ۸ سال هیچوقت اینشکلی ندیده بودمش
چون همیشه بالا پایین رابطه داشتیم ولی اینسری من دیگ کشش و نداشتم و از لحاظ روحی خسته بودم
دیگ درک نکرد و دعوامون بالا گرفت
ولی خداروشکر رفع شد
تاپیک ک زدم واس این بود یه گوشزدی بشه ب خانوما اگر تو شرایط منن بتونن با حرفام یکم رسیدگی کنن و از دستشون در نره مدیریت زندگی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز