دیگه واقعا نمی کشم

راستش ، خودم هم نمی خام ، همه چیز رو از،دست دادم ، پول که نیست که البته اونم تو این زمانه بر نمیگرده 

راستش خودم هم نمیخام ، دنیا تو نظرم کریه و زشت شده ، دوست دارم برم ، نمیدونم کجا یا شاید عدم بشم ، حتی دیگه دوست ندارم زندگیم بهتر شه ، چون میدونم ، حسی از بهتر شدن هم نخواهم داشت ، وقتشه به استراحت ابدی برم ، درسته پیر نیستم ولی خوب چهل رو رد کردم و در راه پنجاه هستم ، نزدیک نیم قرن ، راضی و کافی، با اشتیاق دوست دارم تمام بشه

بله ، اونها که عوض نمیشن،  و طبیعت موجودات همینه،  ولی منم دیگه نمیتونم برگردم و در واقع نمیخام که برگردم ، صبر کنم ببینم چی میشه ، فقط امیدوارم تمام بشه ، واقعا خلقت چه با انسان می کنه ،

من که از اونها بدم نمیاد ، دوستشون دارم ، با وجود تمامی کاستی ها ، ولی نمی کشم دیگه ، مثل بچه ها شدن ، منم مثل یک زندانی ، باید بمونم خونه و به نوعی تحقیر .

زمان ، بله ، کاری نمی کنم نه ، قول دادم به خودم که حالا با هر وسیله ای شده ، قرص و ‌. خودمو سرپا نگه دارم ، ولی دارم می افتم

گفتم که برم بیرون خونه ، مثل اینه که میرم خط مقدم جنگ ، پدرم هزار تا کنایه میندازه ، بعدش یک ساعت بیرون باشم ، اونقدر زنگ می زنه که اطرافیانم می فهمن که جریان چیه ، از خونه برم بیرون حالشون بد میشه

میدونم ، خودم ماه پیش برادرم فوت کرد ، همیشه جلو چشمم هست ، منم دوستشون دارم  ، ضمنا پدر و مادرم قسمتی از ماجرا بودن که ذکر کردم   میدونم چه حس بدی هست ، حتی دوست دارم عمرم کم بشه ولی عمر اونها زیاد بشه ، همه دارایی ناچیزم رو به اسم اونها کردم . 

گله مند نیستم ، فقط دیگه کم آوردم ، در ضمن والدین قسمتی از این بود نه همش ، بدنم خراب شده ، از کودکی بیماری داشتم ، بعد تصادف خیلی بدتر شد . از مسیر و زندگی زیاد انتقاد ندارم چون به نظرم دنیا کلی چیز خاصی نیست ، فقط حالم خیلی خراب هست و دوست دارم برم . فقط همین   وگرنه پدر و مادر هم خدای ناکرده نباشن،  وضع من بدتر هم میشه ، ولی در کل وجودم در حال اتمامه

من اصلا با پدر و مادر مشکلی ندارم ، این رو یک وظیفه هم میدونم ، ولی خودم کم آوردم ، مستقیما ارتباط من و اونها نیست ، جسم و روحم خیلی ضعیف شده ، پدر و مادر در حاشیه حرفام بود .

زندگی در پیری سخته ، هم برای شخص پیر و هم اطراف ، ولی باز هم آدم دوستشون داره و گذشته های پر از خاطره . 

این قانون زندگیه . به خدا بحث پدر و مادر نبود ، خیلی بولد شد تو کامنت ها .

فقط دیگه حال من ، سوای از دلایل  خوب نیست ، نمیتونم ادامه بدم ، همین