اینجا کسی هس که از شوهرش جدا میخوابه

بسیار راضیم، از اول بهش گفتم دوست دارم شبها تنها بخوابم، میدونست و قبول کرد

نباید اینقدر فداکاری بکنی بخاطر یک نفر توی زندگیت

مشکلت اینه تو خودت رو فراموش کردی...یادت رفته که به راحتی میتونی این زندگی رو تموم بکنی می‌دونم سخته خیلی سخته اما برو تراپیست با شوهرت بعد یک مدت اگه جواب نداد قوی بمون و اقدام کن به چیزی که حس می‌کنی حالت باهاش بهتر میشه...تو هنوز جوونی و یک عالمه کار نکرده داری...مجبور نیستی بمونی توی خونه ای که فقط واسه پخت و پز میخوانت...توی رابطه باید عشق باشه باید امید باشه باید انگیزه باشه...هرکسی باعث بشه ذره ای به خودت حس بد بگیری یا آسیب بزنی بخاطر به خودت باید حذف بشه از زندگیت...نترس 

اصلا نترس که فقط فکر اقدام بهش ترسناکه اما یک مدت که بگذره میفهمی زندگی که توش بودی ترسناک تر از تصمیمی بود که گرفتی

امیدوارم منظورم رو خوب گرفته باشی اگه هر راهی رفتی و دیدی نمیشه خودت رو قربونی نکن:)

فدات، اره گلم جدا وتنها خیلی هم برام لذت بخشه، عزیزم لزوما کنار هم نخوابیدن مانع دوست نداشتن وجدائی نیست

نه بخدا اینطور نیست، من شوهرم رو دوست دارم ولی از اینکه کنارم بخوابه بدم میاد، اصلا هم اتفاق خاصی نیفتاده و با خوبی هم زندگی میکنیم

با تک تک سلول هام درکت میکنم اسی 

میدونی اون مردم تو هر راهی رو بری باز پشتت در میارن

کم‌کم توی این رابطه میمونی پیر و پیرتر میشی بعد پشتت حرف درمیارن فلانی افسرده شده فلانی شوهرش بهش خیانت کرده که اینطوری شده فلانی فلان درد و گرفته ...

بخوای طلاق بگیری هم ک.&.ص زیاد میگن اما خودت انتخاب کن!

کدوم راه کمتر بهت آسیب میزنه؟!

تو طلاق بگیری فوقش دو سه ماه پشتت حرف درمیارن که اونم نباید برات مهم باشه اما بعدش تو خودتو جمع می‌کنی روحیتو ترمیم می‌کنی میری باشگاه به خودت میرسی یک فن و حرفه ای یاد میگیری و مستقل میشی و میری سرکار...

ولی توی این زندگی بخوای بمونی تا وقتی نفس میکشی باید عذاب بکشی و حرف بقیه رو بشنوی

همیشه که نباید اتفاق خیلی بزرگی بیفته که طلاق بگیری...همین اتفاقات کوچیک می‌تونه ریشه کن کنه اون رابطه رو

عزیزم ممنون میشم برای شادی روح پدربزرگم فاتحه ای بخونی🤍🫂

اصولا من کم حرفم، ببین عزیزم اینجا خیلی بد بینت میکنن، یا به شک میندازنت، یا مثلا اعتماد به نفستو تخریب میکنن، مشکل از شما نیست فکر نمیکنم هم شوهرتون مشکل داشته باشه فقط دوست نداره کسی کنارش بخوابه مثلا شاید احساس خفگی بهش دست میده، چون خودم همینطورم اصلا هم شوهرم نه بهم خیانت کرده نه تحقیرم میکنه، منم متقابلا بهش احترام میذارم، دوستش دارم فقط دوست ندارم کنارم بخوابه