منم شروع کردم آشپزخانه تمیز کردم ولی سرما خوردم یواش یواش آب کم میشه فرش ها بدم بشورن تموم ترسم ازراه پله هاست پدرم در میاد تاتمیز کنم قشنگ اشک درمیاد
قبل ازاومدن مهمونا که مطمعنن نمیتونم خونه تکونی کامل کنم درحد گردگیری ومرتب ولی من چون ازالان مهمون ناخوانده وبی ملاحظه شروع میکنن میان خونمون همینجوری تا عید من اسایش ندارم راحتی ندارم هرسال دم عید مردم خوشگل میشن من از مهمون داری ازخواب خوراک وزندگی ساقط میشم نه خودم نه بچه هام اسایش نداریم واقعا هرعذر بهونه ای بیاری بازم زبون نفهمن
اره خورد خورد انجام میدم فرشامو که تازه خریدم نیاز به شستن ندارن کمدامو تازه مرتب کردم کابینتامم زود به زود تمیز میکنم اصلا کثیف نیست کف آشپزخونه و پنجره ها رو شوهرم تمیز میکنه پرده هارو هم باهم درمیاریم میشوریم .درکل خونم کثیف نیست هرروز درحال تمیز کاریم و هرجا احساس کنم یذره کثیفه زود تمیز میکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز