هیچ وقت فکر نمیکردم داغ عزیزانقد سخت باشه هر وقت یکی میدیدم کسی ازش فوت شده فقط میگفتم اخی در همین حد یه ذره نمیتونستم بفهمم چقد سخت باشه اما از وقتی بابام یهو رفت داغش جیگرم سوزوند اصلا نمیتونم بهش فکر کنم دقیقا مثل بغض تو گلوم و اشک تو چشم ...خیلی حال بدیه خیلی فقط فقط کسی که این داغ دیده میفهمه ...نزدیک یکسال ولی نمیتونم باور کنم نمیتونم بهش فکر کنم قلبم درد میگیره لباسی که برای روز پدر خریده بودم آوردم تو کمد لباسم اما جرات دسش بزنم نگاهش کنم یا یه بار بوش کنم ندارم ای خدا چقد سخت ...خدا به داد دلت برسه استارتر میدونم هیچ جمله ای آدم آروم نمیکنه فقط میتونم بگم خدا بهت واقعا صبر بده تحمل کنی