من 7سال با همسرم بودم 2ساله خونه خودمونیم اگه برگردم عقب هیچوقت یه سری کارارو نمیکردم مثل تو بودم میگفتم باهاش قهر باشم نره سمت چیزی این کارو نکنه استرس داشتم تهش هیچی نشد
توام الکی فکر و خیال نکن طرف طلبکارانه باهات حرف زده جوری حرف زده انگار اویزونشی فردارو به حال خودش ولش کن بخدا هیچی نمیشه نترس
اشکال نداره تا الان هرکاری کردی ولی لطفا ارزش قائل شو برای خودت نزار این جوری باهات حرف بزنه بخدا حتی اگه ازدواجم بکنین تهش میگه تو بودی که آویزون من بودی دنبال من بودی من تجربشو دارم مثل خودت بودم دوران دوستی همش بخاطر ترس اینکه نره سمت چیزی یا کسی انقد دردسترسش بودم که اهمیتی براش نداشتم این سری کوتاه نیا بزار هرکاری میخواد بکنه
به قول دوستمون فاصله بگیر که فکر نکنه آویزونشی
ولی هر تصمیمی گرفتی دیگه ببخش اینطور میگم
ازین بی قید وبندی دربیا و باهاش رابطه نداشته باش و اینقدر خودتو تحقیر نکن
بذار اگه واقعا میخادت بیاد باهات ازدواج کنه
وگرنه فقط خودتو خانوادتو تحقیر میکنی که همینطوری باهاش رابطه داری
هرچی دم دستی تر
تو سَری خور تر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز