2777
2789
عنوان

یک ماه و نیم از بله برونم گذشته حس عروس بودن ندارم

| مشاهده متن کامل بحث + 1601 بازدید | 96 پست
چجوری باید رفتار کرد با اینجور آدما؟

اینکه هیچووووقت با مادرش درد دل نکن، حتی اگه دعواتون شد ، بحثی پیش اومد کلا اون بی خبر باشه، رسمی باهاش برخورد کن، همیییشه احترامشو نگه دار ، بدیاش رو پیش همسرت نگو بزار خودش ببینه، همین که همسرت پشتته عاااالیه، خوشیاتو نگو ،از بدی ها و خوبی های خانواده ات هم اصلاااااا نگو،  همراه بودن و نگفتن حرفاتون از طرف نامزدت به مادرش خیلی مهمه ، بگو ناراحت میشه حرف نزن دلم نمیخواد مامانت اذیت بشه ، اینطوری احترام تورو به مامانش میبینه

اینکه هیچووووقت با مادرش درد دل نکن، حتی اگه دعواتون شد ، بحثی پیش اومد کلا اون بی خبر باشه، رسمی با ...

موافقم👏🏻👏🏻

اصلا اخلاقشم جوری نیست که بشه باهاش صمیمی شد خیلییی خشکه یه لبخند به لب نداره

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

برای شما مگه چجوریه مشکلش چی بوده از اول

مادرشوهر من کلا مخالف ازدواجمون بود ، طوری که حتی خواستگاریمم نیومد ، همسرم با پدرش و فامیلاشون اومدن، بعد نیومدنش باعث مخالفت خانواده من شد، با بدبختی و التماس نامزد شدیم و وقتی دید که جدی شد یه کادو گرفت و اومد خونمون ، بعدشم اصلا پاگشا نکرد ، ما رسممونه نامزدی پاگشا میکنیم، گفت تا عقد نشین پاگشا نمیکنم و بعد به زور شوهرمو میخواست بفرسته سربازی که کلا بهم بخوره و سرد بشه.... من ۲۱ روز عقد موندم فقط بخاطر اینکه میدونستم سنگ میندازه ، بعدشم هر دفعه یه دعوایی درست میکرد ۱ سال قهر میکرد، دوباره آشتی میدادن دوباره دعوا و دو سال قهر و...... همشم بلاک میکرد و رفتارهای بچگونه ولی چون من بهش بی احترامی نمیکردم همه دعواهاش با همسرم بود ، از من و از حانواده ام کوچیکترین حرفی نداشت که ایراد بگیره ، عروس برادرش خیلی از خانواده اش حرف زده بود کلا اون مدلی میکوبیدنش، بخاطر همین از خانواده ام میپرسیدن همیشه یه جمله میگفتم( ممنون خدارووشکر خوبن،سلام دارن خدمتتون)

شوهرم باید چیکار کنه خودش از مامانش خسته شده چون با چشم دید دوسال چجوری مارو عذاب داد هر بار بهونه آ ...

دقیقااااا کاری که همسر من کرد، امسال دیگه رسما بلاکشون کرد، هر چی خواهش کردم گفتم نکن میگه تو دخالت نکن ، همین مدتم زیادی کنارشون بودم، هر بار زنگ میزدن استرس میگرفت فشارش میرفت بالا، میگه الان آرامشم بیشتره

مادرشوهر من کلا مخالف ازدواجمون بود ، طوری که حتی خواستگاریمم نیومد ، همسرم با پدرش و فامیلاشون اومد ...

وای چقد شبیه هم رفتاراشون 

دقیقا ماام همینجوری بودیم انقد سنگ انداخت آخر خانواده من مخالفت شدید کردن

خودش چند بار اومد با بابام حرف زد که خودم می‌خوام کارامو کنم  بدون مامانم بیام برای نامزدی  بابام قبول نکرد 

خون به جیگر کرد مارو

من خودم هیچوقت نمیبخشمش هر چقد خوبی کنه بهم باز ازش کینه دارم دوسال برای ما جهنم بود پیر شدیم هیچوقت یادم نمیره 

براش روز زن کادو بردیم برای روز مرد نمیدونم من برم خونشون کادو بدیم یا نرم  الان دو هفتست نرفتم تا روز مرد تقریبا ۱ماه میشه اصلا نمیدونم چیکار کنم 

باباش آدم خوبیه بمن میگه گل

برعکس مامانش 

وای چقد شبیه هم رفتاراشون دقیقا ماام همینجوری بودیم انقد سنگ انداخت آخر خانواده من مخالفت شدید کردنخ ...

گفتم بهت خیلی شبیهن 😁 خانواده من نمیدونستن مامانش نمیاد، وقتی اومدن متوجه شدن مامانش نیومده شوک شدن، البته خودم میدونستم نمیاد ولی نگفتم، خیلی ترسیده بودم و مطمئن بودم قبول نمیکنن ، واااای که چقدر سخت گذشت اون روز از ترسم تا غروب دانشکاه موندم، انگار نه انگار شب خواستگاریمه ... بعدشم مخالفت و ... اووووف

گفتم بهت خیلی شبیهن 😁 خانواده من نمیدونستن مامانش نمیاد، وقتی اومدن متوجه شدن مامانش نیومده شوک شدن ...

دقیقا عین ما

آدم هیچوقت نمیتونه فراموش کنه چی بهش گذشت

من حتی روز پدرم دو دلم برم یا نرم چون میرم خونشون مبینمش یاد کاراش میفتم حالم بد میشه 

دقیقا عین ماآدم هیچوقت نمیتونه فراموش کنه چی بهش گذشتمن حتی روز پدرم دو دلم برم یا نرم چون میرم خونش ...

اره واقعا هیچووووقت، حتماااا برو و احترام روز پدر رو نگه دار ، حتی اگه بازم مادرش گفت نیا همین که تو احترام گذاشتی و کادو گرفتی و اون بی احترامی کنه ، همسرت و پدرشوهرت احترام تورو ببینن کافیه ، نهایت کادو رو به همسرت بده بگو اشکالی نداره از طرف من به پدرت کادورو بده و خودتم تلفنی روزش رو تبریک بگو ، همین



اره واقعا هیچووووقت، حتماااا برو و احترام روز پدر رو نگه دار ، حتی اگه بازم مادرش گفت نیا همین که تو ...

نمیدونم..اگه برمم میخواد قیافه بگیره بگه دستبند خریدید از این حرفا 

حالت عادیش تو قیافست وقتایی مثل الان  یه جور قیافه میگیره آدم پشیمون میشه که رفته

از طرف دیگه باباشم توقع داره 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز