2777
2789
شما دیگه فوق العاده ای به روحیات خود فر هم بستگی داره من خودمم کم صبرم

منم نمیگم کوی صبر و استقامتم ..‌اما چقدر خدا دوستمون داشته است فرشته ها رو بهمون داده ...اون روزای که مریض میشن یا نیستن چقدر خونه دلگیر میشه و ملال آور ...انشاالله تن همه بچه ها سالم باشه و دلشون شاد و سایه پدر و مادر رو سرشون 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

[QUOTE=367052812]من باردارم خداشاهده اینقدر این مدت حرص و جوش درس دخترمو خوردم وزن نگرفتم از ساعت ۴ دارم باهاش املا ک ...[/QUOTب

براش کتاب دیکته ی شب از کتاب فروشی بگیر ،از روی کتاب دیکته بگو،بعضی اوقات هم که کار داری بهش بگو برو کتاب دیکته رو بردار خودت به خودت دیکته بگو


اصلا برای مشق نوشتن ش هم بالا سر ش نباش ،بگو اگه تا این ساعت اگه ننویسی دیگه اجازه ی دری نوشتن نداری ،فردا باید بدون تکلیف بری مدرسه،


منم اوایل زاری میکردم پیش ش بیا مشق بنویس،الان گفتم وقت خوابت که برسه دیگه اجازه ی نوشتن نداری ،الان دیگه جمع و جور شده،،

من کلا کل خونه ترکیده ن فقط قسمتی از خونه.من مبلام انداختم دور.فرشام و موکتام نجس شده شوهرم نمیده بش ...

منم پسرم شش ساله ولی زندگیم تمیز ومرتب خیلی از اول نظم را یادش دادم درعین ازادی به نظرم یکم کم کاری از خودتون بوده البته ببخشید

من کلا کل خونه ترکیده ن فقط قسمتی از خونه.من مبلام انداختم دور.فرشام و موکتام نجس شده شوهرم نمیده بش ...

الهی چقدر تومنی ..منم تابستون انقد رو میلان پریده بودن و شکسته بود انداختیم دور . پشتی گرفتیم برای دور تا دور خونه ...خونه دلباز تر شد ... انشاالله بزرگ میشن مبل و وسایلامون همه رو نو می‌خریم و تمیز و شیک ...همه باهم بزرگ میشن ...من الان جاریم بچه هاش بزرگن انقد خوبه خونش تمیز ولی کانون خانواده گرمی هم دارن چون بزرگ شدن و دور برشن

افرین خوش به حالتون من خودم کم اورذم

خب اول رو خودت کار کن بعصی وقتا بچها نقطه ضعف مادرو پیدا میکنن که اذیتش کنن البته ناخواسته

من خرداد با بچه ۱۰ ماهه رفتم مشهد اذیت شدم اما نمیشه از تفریح گذشت خیلی مهنونی میرم و برام مهمون میاد دیگه باید بچه تو جمع بزرگ بشه

وای من حاملم پسرم شش سالشه الان دارم از استرس حرفاتون بالا میارم نکنه خودمو بدبخت کردم

نه بابا انشاالله قدم ش خیره ،،منم سه تا بچه دارم  اتفاقا شیر به شیرن،سختی داشت ولی الان خداروشکر راضی ام،کوچیکه دو سالش تموم شده


من وقتی دومی رو حامله بودم فقط دغدغه م این بود که چطور هم زمان به هر دوشون محبت کنم ،به هیچ چیز دیگه ای هم فکر نمیکردم،باز شرایط شما که بهتره،پسرتون شش سالش هست

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز