درباره یه دختری بود پدرش بهش تجاوز میکنه مادرش فوت میشه از خونه غرار میکنه گدایی میکنه عاشق ی پسری میشه جغتشون عاشق واقعی میشن بعد پسره ولش میکنه هردو گدا بودن تو ی باندی
بعد سالها پسرخالشو میبینه ک ی ادم موفقی شده پسرخالش عاشقش میشه عقدش میکنه بزور و بعدا جفتشون عاشق میشن و ...
خیلی قشنگ بود تو ی چنلی خونده بودم انقد قشنگ بود بعد این رماندهررمانی میخوندم ول میکردم وسطاش چون ب چشم نمیومد دیگه