میدونم زیاده ولی لطفا تا آخر بخونید 🥺
پری شب شوهرم داشت بازی میکرد با گوشیش منم کنارش نشسته بودم یهو به گوشیش پیام اومد حالا نمیدونم پیام بود یا ایموجی ندیدم فقط اسم خواهرم رو دیدم
نیم ساعت کنارش نشسته بودم سرم رو گرم کرد به بازی کردن گفتم اگر تا فردا هم اینجا بشینم این اون پیامو جلو چشم من نمیاره بهش شک کردم گوشیمو گذاشتم پشت سرش که ازش فیلم بگیره خودمو به بهونه حالت تهوع زدم به دستشویی وقتی اومدم فیلمو دیدم به محض پا شدن من رفت پیامو دید ولی خواهرم پاک کرده بود و شوهرم یه ایموجی خنده با یه قلب زد بعدش گوشیشو زد رو بیصدا دوباره رفت رو بازی تا من اومدم
و وقتی من فیلمو دیدم خیلی عصبانی شدم هورمونام بهم ریخت خودمو نتونستم کنترل کنم فیلمو بهش نشون دادم میدونم خیلی اشتباه بزرگی کردم و خیلی پشیمونم تا دیروز هر چی پرسیدم گفت همینجوری بوده تو فکر بد میکنی من هم جوری رفتار کردم که فکر نکنه که من به خواهرم شک دارم گفتم حتما تو منتظر پیام کسی بودی که وقتی من رفتم چک کردی فرداش یعنی دیروز صبح میرفت مغازه گفتم گوشی تو نبر بزار خونه ولی برد منم رفتم دیدم به محض بیرون رفتن آنلاین شد وقتی اومد گوشیشو چک کردم دیدم اون لبخند و قلب رو کلا صفحه چت خواهرمو پاک کرده
گفتم چرا پاک کردی فکر کردی به خواهرم شک دارم گفت نه همینجوری گفتم حالا دوباره میخوای بحث کنی سر این منم پاکش کردم شب دوباره دیدم به خواهرم یه لبخند فرستاده
بلاخره هر طوری شد انکار کرد و دعوا راه انداخت منم چاره ای نداشتم جز آشتی ولی دلم خیلی خونه شما چه برداشتی میکنید 😭