منم فقط بخاطر بچه هام ک اومدم خونم چون دخترم خیلی اذیت بود من تصمیم دارم تو زندگی این مرتیکه تا میتونم پول جمع کنم و ی جایگاهی ی شغلی چیزی درست کنم برا خودم بعد ک بچه هام از سن بلوغشون رد شد جدا بشم ازش
آره دارم باهاش زندگی میکنم ،میدونم خیانتکاره ولی ته دلم دوسش دارم ،عشق و نفرت همزمان
ولی تصمیم گرفتم اینقدر همه زندگیم را بهش فکر نکنم ،با بچه هام سرمو گرم کردم ،میگیم ،میخندیم ،
تنها انتقام از مرد خیانتکار اینه که بهش بفهمونی کارای اون به هیچ جات نیست و تو با بچه هات شادی .
البته میگم گذر زمان لازمه انشالله خدا بهت آرامش بده .
میتونستم طلاق بگیرم ولی بچه هام آواره میشدن ولی دروغ نگم فقط یه نگرانی دارم نکنه ازش مریضی بگیرم .
من همش با خودم میگم این دوسم نداره اگر داشت این وضع و اوضاع من نبود کلا شوهر من آدمی نیست که با زبون خوش با من صحبت کنه پشیمونم نیست چون میگه منکه کاری نکردم تو توهم میزنی فقط بهم میگه برو کلاسای مختلف من بچه هارو نگه میدارم برو خرید برو بازار اما من هیچی دوست ندارم حوصله هیچ کاری ندارم دیگ چ برسه به خلاقیت 😔
شوهر منم همش میگفت توهم میزنی ولی بد جور رسوا شد .
عزیزم اشتباه منو تکرار نکن ،به خودت برس ،خرید کن ،حالشو ببر ،ما درخت های ریشه دار زندگی هستیم اون زنا را که میبینی علف هرز هستن میان و زود میرن .
مردا ته تهش زن خودشون و مادر بچه هاشون را بیشتر دوس دارن ،اون هرزه ها یه مدت موقت هستن بعد دلشونو میزنن .
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز