2777
2789
عنوان

اون خانمه ی تاپیک پربازدید چیشد

| مشاهده متن کامل بحث + 1009 بازدید | 89 پست
میگفتی تفره نرو حرفتوبزن تکلیفموروشن کن

بهش گفتم بلد نیستی حرف بزنی اخلاق اونا طلبکاری ب من چ..من صد خودمو برا خانواده ام گذاشتم آنوقت ب جا حرف در مورد رابطه خودمون چکار ب رابطه من با بقیه داری ؟

میدونی من درونگرام ولی بخاطرش تا حد ممکن با بقیه ارتباط میگیرم با غریبه بخاطر عدم قضاوت از حرفام راحت ترم تا خانواده اش..خانواده اش ی طوری هستن..ب خودشون می‌گیرند هر چیزی رو..بگم مخت سوت میکشه

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چی گف بعدش

میگه نمیدونم هر کاری میکنم هر تلاشی میکنم زندگی درست نمیشه..دروغ میگه وقتی دعوا میکنیم اصلا دیگه هیچ گونه ارتباطی باهام نداره..می‌ره کنار تا من از آشپزخونه خارج شم بعد من بره توش یا کنارم نمیاد دم سینک ی لیوان برداره..از کنارم رد نمیشه صبر می‌کنه من برم رو یک مبل دیگه بعد میاد میشینه سر مبل..غذا خودش می‌ره می‌ریزه اصلا نمیگه بهم..یعنی ک قهرم..یا ب پسرم میگه ب مامان اینو بگو آنو بگو..بدم میاد بچه رو اسیر کرده اعصاب نمونده براش..میگه عیب ندارد تو باهاش حرف بزن مامان..وقتی میاد تو نمیگه بهم سلام ..من درو باز میکنم اصلا نگام نمیکنه..بعد ملکه من تلاش میکنم برا زندگی..منم پاشدم رفتم پیش بچه خوابیدم

تف بروش مردک بیشورررر

اعصاب تو خرد نکن عزیزم.. ی‌بار نمیدونستم جریان چیه وقتی خانواده اش بعد دو هفته رسیدگی بهشون میرفتن شهرستان همون لحظه خروجشون میومد خونه..بی دلیل یقه آمو می‌گرفت فحش میداد..می‌گفته چته ی دفعه..داد بیداد ..خوراکی بد دادی بهشون تو راه بخورن..در حالیکه من روحم خبر نداشت تو پلاستیک اونا چیه..باور نمی‌کرد کلی جلو بجه ام خفه داد کتک..یا بارداریام کلا قهر بود سر ی بحث ساده..نگم  برات عصبی میشی ب خدا

اعصاب تو خرد نکن عزیزم.. ی‌بار نمیدونستم جریان چیه وقتی خانواده اش بعد دو هفته رسیدگی بهشون میرفتن ش ...

وای الهی بگردم برات🥲🥲🥲

پیش یه روان شناس ببرش بخداروانیه بدترازشوهرمن

امضای خداپای تک تک ارزوهاتون❤

مشکل روانی ب نظر من..از اول حالت لج و تدافعی ب حرفهای من داشت..باورت میشه کل عقد قهر بود باهام..قهر ...

ببخشید یه سوال 

بااین شرایط چرا ازدواج کردی وقتی عقد هم همین بود؟و الان چرا موندی؟

تف بروش مردک بیشورررر

بهت بگم پنج سال کلا جاشو جدا کرده سر چی..خنده عصبی می‌کنی مطمعنم..

سر اینکه برادرش باهام قهر بود ولی منو ب اجبار میبرد خونش اونم جواب سلامم رو نمی‌داد قشنگ جلوش بهم توهین و بی محلی میکرد شوهرم خودشو ب کوری میزد عزت من بیاد پایین ک رابطه اش با داداشی خراب نشه..بعد من روم نشد سفره نیم متری تاکید میکنم نیم متری شام برادرش ک شوهرم ی لقمه پنیر ازش برداشته بود جمع کنم..چون قهر بود داداشش باهام..فقط روم نشد..همین..آمدیم خونه روز دوم عید بود..در سکوت رفت تو اتاق بعد ک رفتم بخوابم گفتم چرا اینجوری می‌کنی محل نداد دوباره پرسیدم محکم زد ب قفسه سینه برو بیرون اینجا نخواب..گفتم حرفی نزن ک پشیمون بشی..الان پنج ساله کاملا جدا میخوابیم

ببخشید یه سوال بااین شرایط چرا ازدواج کردی وقتی عقد هم همین بود؟و الان چرا موندی؟

نمیدونم..از اول حس خوبی نداشتم ب ازدواج باهاش..چندبار قبل خواستگاری قبل و شب عقد و ده روز ب عروسی گفتم بیا جدا بشیم..گفت نه میای تو زندگی میبینی همه ب اسم من قسم میخورم.راس می‌گفت ولی اون همه آدم باهاش زیر یک سقف نبودن ک..همش انتظار بی جا داره ازم..میگم فلانی اخماش تو هم بود چرا..میگه لابد تو مقصری..میگم از در آمد تو آخ داشت ب من چ..حرفاش اعصاب خرد کنه..

الآنم دو تا بچه دارم ک نمبخوام بی پدر بزرگ بشن..آخه بزرگه وابسته ب هردومونه

وای الهی بگردم برات🥲🥲🥲پیش یه روان شناس ببرش بخداروانیه بدترازشوهرمن

میگه تو روانی هستی خودتو ب دکتر نشون بده..میگه بدبختی ک هی اشتباهات گذشته من یا اشتباهاتش تو زندگی رو ب روش میارم..من تکرار میکنم یادش بیفته چ کرده با روحم..التیام بده نمی‌فهمه ک..بدتر منو اذیت می‌کنه با تکرارشون

نمیدونم..از اول حس خوبی نداشتم ب ازدواج باهاش..چندبار قبل خواستگاری قبل و شب عقد و ده روز ب عروسی گف ...

بزرگ بشن با خاطره کتک خوردن مامانشون ب نظرت از داشتن پدر بهتره؟؟؟

با مثلا از فریاد یه زن بترسن اما پدر داشته باشن؟اگر دختر داشته باشی و از مردا بترسه دراینده نتونه ازدواج موفقی کنه ب نظرت بهتراز بی پدر بودنه؟یا مثلا پسرت این پدر بشه الگوش پس فردا دختر دیگه ای رو اینجوری عذاب بده مسولیتش رو قبول میکنی؟یا اصلا الان بچه ها پدرمادر رو جدا ببینن تاثیرش از بی پدر بودن کمتره؟ارزش خودت چی؟اعصابت؟جوونیت؟همشون می ارزه؟یعنی ب دنیا اومدی ک جایگاهت اینجا باشه؟بچه هات رو چی ب دنیا اوردی ک تو این شرایط بزرگ بشن؟ب نظرت از لحاظ روحی دراینده موفقن؟

بهت بگم پنج سال کلا جاشو جدا کرده سر چی..خنده عصبی می‌کنی مطمعنم..سر اینکه برادرش باهام قهر بود ولی ...

ینی رابطه جنسی ندارید؟شایدهمون دورتون کرده

امضای خداپای تک تک ارزوهاتون❤

میگه تو روانی هستی خودتو ب دکتر نشون بده..میگه بدبختی ک هی اشتباهات گذشته من یا اشتباهاتش تو زندگی ر ...

ببین زیادتداعی نکن ولش کن بگوباشه بریم پیش روانشناس ببینیم شایدواقعامشکل من باشه به این بهونه ببرش

امضای خداپای تک تک ارزوهاتون❤

بزرگ بشن با خاطره کتک خوردن مامانشون ب نظرت از داشتن پدر بهتره؟؟؟با مثلا از فریاد یه زن بترسن اما پد ...

همه ی اینارو می‌دونم..همشون..دختر ندارم اما ب پسرم یاد میدم چطور با زنش تا کنه..درسته از اعصاب و جوونیم چیزی نمونده..من فقط دارم تلاش خودمو میکنم ک بهتر بشه اوضاع..نشد تصمیم رو میگیرم ..من آدم مستقلی بودم سرکار میرفتم معاشرتم خوب بود الان همش ب تلف شدنم فکر میکنم..هر چی بهش میگم آینده و اعصاب بچهامو نده ب رابطه و مهربانی با خانواده ات..ب خاطر این و اون دعوا راه اندازی.نمیفهمه...فکر کردی ب جدایی فکر نکردم،،،؟؟همیشه..همیشه تو فکرمه..زمان میخواد ..حواسم هست..متاسفانه از نظر شوهرم من شوهر داری بلد نیستم درحالیکه همه‌ی خودمو وقفش کردم..اون زن داری اش صفره ب من انگ میزنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز