کتایون یه دختر عقده ای و کینه ی بیشتر نبود.
تصادف اتفاقی بود نه عمدی. درسته خیلی سخته خیلی . اما هنوز زن اون پسر نبود که حقی برا بخشیدن یا نبخشیدن داشته باشه.
پدر و مادر پسر فوت شده بخشیدن.
اما کتایون پر بود از عقده . و اینجور ادما خیلی خطرناکن. خدا تو زندگی هیچ کس نزاره.
حاجی رو شب عقد پسرش کشت بازم خالی نشد.
زندگی ملکارو متلاشی کرد. اختلاس کرد . مردشور اینجور زنارو ببرن.
و اما بنازم ملکا و خانوادشو. وقارشون. صبرشون. چقققققققدر قشنگ رفتار میکنن. خانوادگی با شعورن و انسان.
هر زنی بود عقده خیانت شوهرشو سر بچش خالی میکرد. اما ملکا نزاشت کوچکترین آسیبی به روان بچش وارد بشه.
ای خدا اگه تمام زنا مثل ملکا خانم و با وقار بودن دنیا بهشت بود