2777
2789
عنوان

بیاین یه اتفاق ترسناک افتاد خیلی ترسیدم

| مشاهده متن کامل بحث + 563 بازدید | 31 پست

بعد از ماشین پیاده شد و هی بلند بلند می‌گفت خانم ازت عکس گرفت برات مهم نیست ، ....

منم عصبانی بهش گفتم خب گرفت که گرفت تو خیابون هر کی می‌تونه از من عکس بگیره

بعد گفت می‌دونی با عکس ها چیکار میکنن

همینجور پشت سرم میومد 

تا رسیدیم جلوی فضای سبز شهرک مون من خیلی ترسیده بودم با عصبانیت راه میرفتم که یهو یه پسری که تو پارک بود جلوش و گرفت و گفت چیکار داری 

برو مزاحم نشو مگه ناموس نداری 

منم تند تند اومدم خونه 

خیلی ترسیدم سنم کم نیست 

اما همچین دیوانه ای ندیده بودم تو عمرم 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

سنم زیاده برام عجیب بود

من ک این موارد زیاد برام پیش اومده عادی شده دیگ ولی اصلن نباید بترسی موضوع خاصی نیست ک.مخصوصن ک میگی دبیری هرکسی ممکنه اسمتو بدونه.ی سری پسرا انقد هولن ک سن کمو زیاد نمیشناسن

من ک این موارد زیاد برام پیش اومده عادی شده دیگ ولی اصلن نباید بترسی موضوع خاصی نیست ک.مخصوصن ک میگی ...

حس میکنم خودش مریض بود میخواست من برم تو کوچه بعد بیاد خفتم کنه

محل مادرم ایناست خیلی ساله اینجاییم ولی تو اون کوچه آشنایی نداشتیم

زیاد جدی نگیر حرفشو اگه مشکل از خودش نبود نهایتا یه بار بهت اطلاع میداد میرفت نه اینکه پشت سرتون راه بیوفته بیاد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792