حتمایه چیزی میدونن که به صلاحته حتمابارفتنت زندگیت به خطرمیوفته عزیزم تواین شرایط بمون همسرتو عوض کن منم اینطوری بودم خیلی سخته ولی خداکمک میکنه منم میخواستم بارهافرارکنم چندروز خونه مادرم میگفت نمیخادبیای
کتابای آقای عباسی ولدی در مورد همسر داری و.. بخون ، خیلی کمکت میکنه که دل همسرت رو به دست بیاری .
ناامید نباش ، ناامیدی شرکه . بخاطر دخترت ، حس و حالت ناخودآگاه رو دخترت اثر میگذاره ، بزرگ که بشه میفهمی که اونوقت دیگه کاراز کارگذشته.
دوره ی قصه ی من و خدا،تو سایت رایگان گذاشته فرصت ثبت نام ش تا ۳ رجب هست ، خییییلی شدید تو روحیه ت تاثیر مثبت میگذاره ، کلا زیر و روت میکنه. بخاطر خودت ، دخترت ،زندگیت ، شرکت کن .
تو اینترنت بزن دوره قصه من و خدا عباسی ولدی میاد
خب با خواهر برادرات رفت و امد کن عزیزم
ول کن خونه مامان باباتو .
یا مثلا خاله ای عمه ای دایی عمویی یا بچه هاشون .
حتی اگر صمیمی هم نیستی باهاشون ، کم کم صمیمی بشو و رفت و امدو شروع کن .
میتونی کم کم یه شبه خانواده درست کنی حداقل یکم از این انزوا دربیای
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز