پدرمادرم راضی نمیشن برم پیششون

الهی

اسی دلم برات گرفت

کاش دلشون به رحم بیاد و خودشون دعوتت کنن

آخه چرا آنقدر سنگ دل هستن

پاره ی تن خودشون هستی

مامانم بهم گفت

الان مد شده با یه بچه صمیمی میشن باقی را میزارن کنار

اینم شد حرف؟ مادر من تحصیلکرده هست مکه رفته

حیوونی این حرفو به بچش میزنه؟!

هیچ وقت بچه دار نشو فقط تو 

چند سالته؟

ماهم مثل خودتیم

فقط من سنم بالاتره

و دیگه یک ذره سلامتی برام نمونده

سینه ام توده داره

مشکلات معده‌و رحم دارم

جونی برام نمونده

مواظب سلامتیت باش

شما پررو باش و خودت برو نیازی نیست اون بگه.. باید بفهمه شماهم جایی دارید تو زندگی، تو این مواقع کوتاه نیای بهتره.. اتفاقا مردها از زن پررو بیشتر خوششون میاد، حتی شده با زبون خوش گله کن.. یا هم گهگاهی بگو دوس دارم سه نفری با هم بزنیم بیرون بریم تو بازار، از بازار راهیش کن کبابی.. بذار بفهمه با زن و بچه باشه چقد خوش میگذره.. اون هنوز طعمش نرفته زیر زبونش 

فکر نکنم هیچکسی اندازه من تو سایت یا تو کل ایران کتک خورده باشه. 

ولی حتی یبارم بخاطره کتک هاش تایپیک نزدم. 😢😢😢😢

من حتی عروس 3روز ه بودم کتک خوردم. حتی تو عقد سیلی بهم زد. .

فقط برای رهایی از خانواده ازدواج کردم. 

الانم اخلاقش یحوریه مثلا سرشب میزنه و بعدش شام میخوریم. بعدش مثلا میگه بریم حرم میریم. بزمیگزدیم و موقع خواب میاد میچسبه به من و بعدش نزدیکی. 

انگار نه انگار من مشت و لگد خوردم. و انگار نه انگار من فوش و تحقیر شنیدم. هیچی نمیگه. 

منم اینقدر بی بخار شدم. 

فقط نماز میخونم و الان ماه رجب هست کامل روزه میگیرم و بعدشم شعبان و بعدشم رمضان. 

میگم خدایا منکه خودمو دراختیار این گذاشتم خودت اون دنیا بهم بده. عاقبت بچع هامو خوب کن. 

تو نماز شب فقط میگم خدا خودت جوابشو بده. 

دقیقن

حرف منو زدی

یه تار موی  شوهرمو  به صدتا مثل پدرم نمیدم

پدر مادر من خیلی ظالمن

به بچه ای که از خون و گوشت خودشون بود رحم نکردن

شوهر که غریبه هست

عزیزم بعضی رفتارها اصلا ربطی به قومیت نداره

من خودم ترک زبانم 

اصلا تو خانواده و آشناها و اقوام و همکارام و دوستام نشنیدم فرزند دختر رو بعد ازدواج طرد کنند

حتی میتونم بگم کاملا برعکس و خیلی خیلی به دخترا بعد از ازدواج توجه میشه

پس هنوز بچه ای.. من خودم تو 28 سال هستم.. ولی یکساله میفهمم دور برم چ خبره بعد 7 سال زندگی مشترک.. الانه که دیگه به خودم بها میدم میتونی تاپیکهای اولیم بخونی ببینی چقد زجرم دادن.. من خوشم میاد حداقل سیاست داری و هیچی نگفتی، امیدوارم هیچ وقت از مشکلات خانوادت پیش همسرت نگی،فقط میتونی از همسرت توقعات رو ببری بالا تا تو فکر بیفته. لطفا قانع نباش به این زندگی اینجور نه شوهرت از زندگی چیزی میفهمه نه خودت.. تو باید برای زندگیت حرکتی کنی،چ میدونم اگه همسر گرمی دارید و برای تربیت بچه بها میده بگو یه اتاق بس ما نیست، دخترمون خدای نکرده از خواب پاشه ببینه نابود میشه و این حرفا، با این حرفا باهاش حرف بزن.. طبق تجربه خودم زن حد وسط باید بذاره نه خیلی ولخرج باشه نه خیلی ساده و قانع.. به خودت برررس حتما به خودت برس، پول تو جیبی بگیر، خلاصه به کم قانع نباش، مگه نمیگی شاغله، لابد توان اجاره کردن خونه داره