هیچ تک پری نیست
هیچ اعتمادی نیست اگرم بوجود بیاد از بین میره با خیانت دروغ و...
همه محبتا فیک
همه حرفای قشنگ دروغه
از خودم بدم میاد که ۱۴ سال از زندگیم به انتظارش رفت ریدم تو سرنوشت و بختم
اعصابم خیلی خورده
گاهی اوقات میگم اون تقصیری نداره همش تقصیر منه که عاشقش شدم چون اون اعتراف نکرد میدونست رسیدن ما غیرممکنه .
اما اگه اون مقصر نیست پس چرا با ابروم بازی کرد . چرا طلسم واسم زد . چرا با دختر داییم رفت تو رابطه . چرا بهم بد کرد ؟
این چه دوست داشتنیه؟؟
اگه این عشقه خب چرا بهم خوبی نکرد چرا ضربه زد؟؟؟هاااا