با شوهرم که ازدواج کردم اوایل خیلییی دوسش داشتما چون خیلی پسر مهربونو خوبیه اما بعد از یه مدت مادرم زیر پام نشست که اینا خیلیییی بی کلاسن، این چجور دوران عقده که یه سفر تو رو نمیبره، چرا تنها نمیرید جایی همش با ایلو خانوادش تو رو میبره، بعد تازه میگه زشته خونه ی ما شب بمونی و توقع داره که بیاد خونه ی ما. منم اتاقم با داداشم مشترکه و خونمون کوچیکه و اصلا مامانم اجازه نمیده شب بمونه، میگه داداشت بیست سالشه دانشجوعه هم نمیتونه درس بخونه هم خوب نیست جلوش. ولی خونه ی اونا بزرگه با این حال همیشه تا میرم خونشون شب منو برمیگردونه بعدشم هی غر میییییزنه که چرا نمیشه با هم بخوابیم!! شخصیتی خیلی پر توقعم هست و بی ملاحظه مثلا ما کلا زود میخوابیم چون بابام 5 صبح باید بره سر کار، بعد وقتی میاد تا 12 میمونه جوری که من بابام هی خوابش میبره و چشماش از خستگی قرمز میشه
یه دیالوگی بود تو سریال زخم کاری که میگفت:«بعضی چیزا آخرش شاید خوب نباشه، ولی قشنگه»؛و چه آدمایی که میدونستیم رابطه با اونا، آخرش خوب نیست، ولی حفظشون کردیم چون روز و شبمون با اونا قشنگ بود 🙂
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
مادره من موقع همسرم اومد خاستگاریم علنا جیغ کشید به زور ساکتش کردم واصلا از همسرم خوشش نیومد وبشدت ناراضی بود که خوده منم دلم ازش سیاه شد ونمیخاستمش ولی قسمت شد ازدواج کردیم همون مادرم شوهر خواهرم اومد خاستگاری ایقد کیف میکرد براش ایقد دوسش داشت حوصله ت سر نبرم تو زندگیمون من خیلی احساس خوشبختی میکنم از اولش تا الان الحمدلله اما خواهرم از اولش جنگ وناراحتی الانم طلاق نتیجه اینکه مادرها حتما حتما درست نمیگن پیشگو نیستن خدا بهترمیدونه
اینکه شب میارتت خونتون خیلی خوبه که آدم با فهمیه از طرفی خونه خودش شاید خجالت میکشه😂بعدم به مادرت بگو اینقد بد نگو زندگیمو خراب میکنی مادرا دست خودشون نیست مرد مهربون و بافهم خیلی بهتر از مرد با کلاس گوشت تلخه
مادره من موقع همسرم اومد خاستگاریم علنا جیغ کشید به زور ساکتش کردم واصلا از همسرم خوشش نیومد وبشدت ن ...
مرد با ایمان و مهربونیه. اون عشق قبلیم از لحاظ اخلاقی به شددددت فاااسد بود، هول بود، خائن بود ولی مامانم میگه اونا با کلاس بودن خارج برو بودن اینا چی سنتی بی کلاس متعصب
آره بهم میگه خونه ی ما از مادرم خجالت میکشم. بریم خونه ی شما! خونه ی ما هم هشتاد متره کوچیکه تازه دا ...
چن وقته نامزد هستین؟ ببین با این حرفا زندگیتو خراب نکن من همسرم زیبا نیست ولی درونش زیباتر از یک فرشته اس بد دهن نیست و مهربونه و عاشقمه ولی به منم میگفتن این چیه اخه اصن بهم نمیخورید تو کجا این کجا حیف شدی و از این چرتا ولی اینقد محبت میکرد که نگم بنظرم همسرت مرد بی آلایشی هس قدرشو بدون الان همونایی ک میگن حیف شدی میگن خوشبحالت چقدر مهربونه هواتو داره پس دهن بین نباش عزیزم به عقلت رجوع کن و به مادرم درست حسابی تذکر بده اینقد بدگویی نکنه