اصلا کار کردنی درکار نیست
بچه هات اگر دخترباشندباخودت می مونند توخانه امن
اگر پسر باشند تا پنج شش سال باخودتن اگرنه جدا میشه
یک مدت هستی بعد باید مستقل بشی و....قرارنیست تااخرعمر توخانه امن که مال بهزیستی هست بمونی
شرایط سرکار رفتن داری؟
شروع کن پول جمع کردن (یه قرون هم خرج نکن، شدیدا پس انداز کن) مستقل شی راحت شی
من خودم کارمند بهزیستیم واصلا این موضوع صحت نداره
البته پسرت هفده سالشه میخواخی ببریش بهزیستی چیکار؟
اون بره بهزیستی بعد هجده باید ترخیص بشه ویک راهش کارکردنه
خودتم تااخرکه نمیشه بهزیستی بمونی یا برمیگردی پیش خانواده یا کم کم باید مستقل بشی
عزیزم منم بخدا بامددکاربهزیستی صحبت کردم گفتن اینجوری بله پسرم بزرگه میگه مامان رشته الان ما بریم بهزیستی میگه تحمل کن خودم ازاین خراب شده میبرمت
ولی میدونم نمیشه من باپسرم هم بخوام برم نمیزاره دخترموببرم😢
چیکار کردی برگشتی خونه؟
یه چیزی بهت بگم
شوهر من که هر جی تو زندگی میخریدیم میزد به نام من و کارت حقوقش دست من بود و مال منو مال تویی بینمون نبود، یه روزی اومد گفت وظیفه من نیست خرجتو بدم چون تو خودت کار میکنی. حالا بماند ما ۸ تو من بیشتر از درآمدمون داشتیم خرج میکردیم و از جیب میخوردیم، یهو رفت برا مامانش کولر خرید ماهی ۱۳۰۰ قسطشم شد، وسط نداریمون، در حالیکه مامانشم پول داره پشته پشته
خلاصه بعد اون ماحسابمون جدا شد و تازه فهمیدیم این آقا نه تنها خرج منو نمیداد که در واقع من داشتم جور خرجای بی مورد اونو میکشیدم، درسته ناراحت شدم از رفتارش، ولی از نتیجش خیلی خوشحال شدم. فهمیدم چقدر پول میتونستم جمع کنم که به خاطر خرجای شوهرم نداشتمشون. پسر شمام یه روزی ازدواج میکنه، وضع مالی اکثر مردمم خرابه شاید بعد ازدواج اونم نتونه به خوب ساپورتت کنه، خوبه بره کار کنه هواتو داشته باشه، ولی به نظر من نمون تو اون زندگی، با طلاق یا بی طلاق جدا شو خودت هم کار کن
من واقعن همسرم از چشمم افتاده، یبار برا معذرتخواهی پیشنها داد گوشی فعلیمو بگیره یه حدید برام بخره، ولی من بهش گفتم خودم با مول خودم گوشی که میخوامو میخرم. و گفتم اگر روزی درآمدم خیلی بره بالا سهم تو از رفاه ما فقط چیزای مشترکه مثل محل زندگی و اسباب و اثاثش، بهم خندید گفت حالا اگه به درآمد برسی... از وقتی با تمسخر اینو گفت مصمم تر شدم که به درآمد بیشتر برسم
