ناراحتم که 27 سالم هست😔حس میکنم پیرشدم

مدیر استارتر

عضویت: 1403/01/16

تعداد پست: 4327

اصلا نمیدونم چجوری گذشت . یعنی من نزدیک سی سالگی ام؟ خیلی دیر شده نه؟ از اونطرفم مجردم همه دوستام متاهل شدن....حالا بحث ازدواج نیست. ولی حس میکنم پیر شدم کلا

یه بار بهش گفتم مواظب قلبت باش تو مثل این آدما نیستی این آدما تا نشکننت ول نمیکنن. روز بعد شده بود یکی عین همین آدما. ایندفعه منو شکست.نوشته ای از خودم🍂🥀

1403/10/15

02:22

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

تیوب

عضویت: 1403/08/15

تعداد پست: 185

خب ازدواج کن

1403/10/15

02:22

1 نفر لایک کرده اند ...

nazifft7fu

عضویت: 1403/08/20

تعداد پست: 1004

منم ۲۶ ام همین حس و دارم شاغلی؟

1403/10/15

02:22

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان امیر علی

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

nazi09

عضویت: 1401/03/09

تعداد پست: 312

مهم روحیته نه سنت

من همانم دلداده هنر،دلباخته رنگ ها 🎨:))

1403/10/15

02:22

0 نفر لایک کرده اند ...

p_o_y_a_n000

عضویت: 1403/08/26

تعداد پست: 1075

خانم پیر شدم چیه😂

شما هنوز توی جوونی هستین

1403/10/15

02:23

1 نفر لایک کرده اند ...

bahar_7825

مدیر استارتر

عضویت: 1403/01/16

تعداد پست: 4327

منم ۲۶ ام همین حس و دارم شاغلی؟

شاغل بودم. دوماهه بیکارم

1403/10/15

02:23

0 نفر لایک کرده اند ...

bahar_7825

مدیر استارتر

عضویت: 1403/01/16

تعداد پست: 4327

خانم پیر شدم چیه😂شما هنوز توی جوونی هستین

بخدا حس میکنم پیرشدم

1403/10/15

02:23

0 نفر لایک کرده اند ...

lena1122

عضویت: 1401/12/10

تعداد پست: 1645

یعنی الان دا اش من میخواد با یه دختره ۳۴ ساله ازدواج کنه،دختره سنش خیلی بالاست،البته ۳ سال و نیم از داداشم کوچکتره

1403/10/15

02:23

1 نفر لایک کرده اند ...

elham_kk

عضویت: 1398/01/20

تعداد پست: 24582

اره واقعا

الان منم که ۳۶ سالمه جای مامانبزرگتم

پاشو برو بخواب بینم بچه جون

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

1403/10/15

02:23

1 نفر لایک کرده اند ...