از بچگی باهم بزرگ شدن و یه وابستگی شدید بینشون بود چندوقت پیش به دخترم گفته بود میخوایم مهاجرت کنیم اما خیلی یهویی دیروز زنگ زد بهش که اگه تونستی تا فرودگاه بیا ما داریم میریم
از اون موقع تا الان دخترم یا داره گریه میکنه یا تو فکره یا غمگین به یه چیزی زل میزنه
الان از صدای گریه ش بیدار شدم
بنظرتون طبیعیه؟اطرافیانتون که مهاجرت کردن تا چندوقت این حس رو داشتید؟ نیاز به مشاور رفتن هست؟
بعله ببرش مشاورع
خواهر برادر دیگه نداره تنهاس
طبیعیه خیلی هم طبیعی هست
تک فرزنده؟
چند سالشه
کاملا طبیعیه . بابا مهلت بدید بهش
بله ببرش مشاوره. من خودم کلاس چهارم بودم دختر عمم از روستا اومد خونه ما درحال خونه ساختن بودن خونشون باما یکساعتی فاصله داشت .مادرش نوشتش تو مدرسه من باهم همکلاس حتی هم میزی بودیم باهم میرفتیم و میومدیم مدرسه ۶ماه خونمون بود. اینقدر که بهش وابسته شدم وقتی رفت میخاستم خودکشی کنم هیچ امیدی به بقیه زندگیم نداشتم شب و روز خواب و خوراک نداشتم و فقط گریه گریه گریه. الانم باور کن با۳۷سال سن ناراحت میشم وقتی بیاد میارم. ولی کسی بمن اهمیت نداد. خودم کم کم فراموش که نه ولی کنار اومدم ولی خیلی طول کشید. افت تحصیلی خیلی بدی کردم.شاگرد ممتازبودم.
اولشه ۴ روز دیگ براش عادی میشه
طبیعیه برو بغلش کن ببوسش
نه طبیعی نیست
