دخترم دیوونم کرد از بس به خاطر دوستش گریه کرد

اگه تک فرزند نیس این گریه طبیعی نیس

طبیعیه یه دوست  صمیمی رو یهویی بعد از چند سال رفاقت و رفت و آمد  از دست داده و خیلی  احساس دلتنگی و تنهایی میکنه .‌و در باورش نیس که اون رفته

شما بغلش کنین آرامش کنین

باید ی دوست خوب دیگه برلش پیدا کنین زمان میبره ولی درست میشه 

بزارین گریه کنه حرف بزنه از رفتن دوستش تا کمی آروم  بشه  

والله منم کلاس چهارم همین مشکل برام پیش اومد تک فرزند هم نبودم ۴تا خواهربرادرداشتم. الان ۳۷سالمه بازم به اون روزا فکرمیکنم ناراحت میشم. ربطی به تک فرزند بودن نداره

ربط داره

چون خودم تک فرزند بودم عذابم مضاعف بود

پس من چی که ۴تا خواهربرادرداشتم.؟

شاید اون موقع واقعا مشکلی بوده

درست گفتن  ربطی نداره  به تک فرزند بودن 

وقتی هزار تا خواهر و برادر داشته باشی بازم امکان داره احساس تنهایی کنه

ولی یه دوست خوب همه چیز رو برات جبران میکنه 

من الانم تاپیک قبلمو بخون با خواهر برادرام ارتباط خوبی ندارم. ولی با دختر عمه هام و عمه هام  جیک تو جیکیم عشقمن اینقدر دوسشون دارم و باهاشون راحتم. رازها یامشکلات زندگیم و باعمه هام درمیون میزارم مخصوصا عمه بزرگم که۶۰سالشه و عمه کوچیکم که ۴۰سالشه. خدا سلامتی و دل خوش به همه عمه ها و دخترعمه ها بده.

 بله شما هم سخت بوده براتون 

 سختیش اینه که یه طرف خیلی وابسته هس و اون یکی بیخیال یعنی زود مسئله براش قابل فهم و زیاد درگیر احساسات نیس  و اونی که وابسته هس حساس و زود رنج و و احساسی  وقتی اون دوست بیخیال  رو از دست میده کلا دگرگون میشه و خیلی سخت بهش میگذره تا مدتها  (البته این نظر)

بله دقیقا

حالا من همین حسو نسبت به شوهرمم دارم

از شانس منم از بس حساسم شغلش طوریه که خیلی دور میشیم از هم 

قشنگ زندگیم شده شب و روز گریه و نارضایتی 

این چه دوست صمیمی بوده که یهو گفته داریم میریم بیا فرودگاه

مهاجرت هیچوقت یهویی نمیشه قطعا مدت هاست که دارن کاراشو انجام میدن و برنامه ریزی میکنن و از دخترت که مثلا دوست صمیمیشه مخفی کرده

من جای دخترت بودم بیشتر از دست دوستم ناراحت و عصبانی میشدم تا برای رفتنش

البته اینا رو به دخترت نگو ممکنه بیشتر ناراحت بشه