هیچی نمینویسم براش
یکبار رو در رو بهش مسئله رو شرح دادم و گفتم شاید متوجه نبوده تاحالا ولی درکمال وقاحت و نامردی بدتراز قبل همون حرفا و بدترشو گفت و من داشتم شاخ درمیاوردم ازینهمه نامردی و ناحقی
هربارم یادم میافته مثل الان بغض گلومو میگیره و متورم میشه، اخرشم میرم تو دستشویی گریه میکنم