تو ذهنم نمیاد اصلا
بعد نه سال که دیدمش هنگ کردم طپش قلب و استرس و هیجان داشتم...تازه درجا فرار کردم ازش
ولی این بعد از روحم برای جای سوال داره چرا آخه!
من همسرم و بچمو خیلی دوست دارم و آرامشم برام اولویته
تازه اون آدم هم ی فرد خیلی اشتباه بود و اصلا احساس من اون موقع خریت بود!
ولی اون هیجان و درگیری ذهنی چند روزه برام جا نیفتاد
چون تاییدت نکردم، چون تو اصن عاشق اون آدم نیستی، اگر عاشقش بودی محاااااااااال بود بتونی قبول کنی با یکی دیگ ازدواج کنی و تو بغل یکی دیگ بخوای باشی، الانم فقط بخاطر اینکه از شوهرت ارضا نمیشی دلت هوای اون رو کرده، اگر با شوهرت عشق و حالی ک میخواستی رو تجربه میکردی ، اون آقا پسر جلوت پر پر میشد عیین خیالتم نبود، تو فقط تو اون آدم دنبال آرزوهای برآورده نشده ات هستی، همین، ۹۹ درصد احساسی ک زن و مرد ب همدیگه دارن هم صرفا کشش جنسیه! ولی مردا راحت اینو میپذیرن ولی زنها اینو انکار میکنن!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز