چ بگویم خواهر
من خودم کم از رسم و رسومات نکشیدم ..
ولی ب پدر اسی هم حق میدم نزاره دخترش بره شهر غریب چند روز پیش نامزدش ..
تو همین محل خودمون ی پسری رو گرفتن . با مادرش میرفته خاستگاری . نامزدیو اینا
بعد پسره دختره رو خام میکرد و ب بهونه نامزدی و ..
اونا ام دیگه میگفتن ماجرا جدیه دیگه نامزدیم ..
بعد ی مدتم ولشون میکرد
۶_۷ تا پرونده همین مدلی داشت مادرو پسرو بازداشت کرده بودن