بچه ها من یه برادر دارم سی و خورده ای سالشه از همه توقع داره و همیشه طلبکاره خودش برای خودش یه قدم برنمیداره از من همش میخواد یه کاری کنم بعد من نه درآمدی دارم نه ارثی از پدرو مادرم مونده و در قید حیات هم نیستن از روزی که پدرو مادرم فوت کردن این افتاده مسئولیتش گردنه من کوچیکترم ولی انگار بزرگتر اون هستم ما بعد فوت پدرو مادر پیش خانواده پدرم بزرگ شدیم این برادرم معتادشد به شیشه بیشتر از ده بار خانواده پدرم به هزینه خودشون فرستادنش کمپ میومد میکشید آخر چند ماه انداختنش تو خیابون زنگ زد به من گریه زاری و کمکم کن درست میشم و قول الکی خلاصه طلاهای عروسیم رو فروختم براش خونه گرفتم گفتم بی خانمان نشه فردا مدیون پدرو مادرم بشم اون دنیا شوهرم براش کار پیدا کرد خلاصه یه چند ماهی رفت رفت سر کار الان بهونه دراورده کار سخته بعد نه درس خونده نه تحصیلات داره نه شناسنامه داره گم کرده نه سربازی رفته هیچی نداره جایی کار براش پیدا بشه الان دو ماهه با صاحب کار جنگیده و کار نمیکنه خوابیده خونه بعد دائم به یه بهانه ای از من پول میخواد فکر نمیکنه از کجا باید بیارم و مونده گرسنه به من پیام میده بعد پنج میلیون اجاره خونش رو نداده صاحب خونه زنگ میزنه هر روز به من اجاره چی شد یعنی وقت باعث آزار و اذیت منه خودشو تکون نمیده بره سر کار فکر میکنه من باید همه چیز رو براش مهیا کنم الان اعتیاد نداره ولی تنبله فقط فکر رفیق بازی و مثل آدم هیچ وقت زندگی نکرده و راه درست هم نرفته هر چی نصیحت میکنیم حرف میزنیم انگار نه انگار یعنی واقعا موندم با این چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.