رابطه ی منو نامزدم لانگه
بعد ما باهم نامزد کردیم قولو قرار گذاشتیم خانواده ها همو دیدن ما همو دیدم ولی اون شیرازه و دوره از من
من بهش وابسته م و خیلی دوسش دارم
یهو رفت سه ماه ازش خبری نشده سه ماههههه
بعد سه ماه پیام داد که دلم برات تنگ شده و این حرفا منم از بدبختیایی که اون سه ماه از دلتنگی کشیدم دم نزدم فقط باهم یه ذره حرف زدیم درحد دو ساعت و بازم رفت محو شد به معنای واقعی کلمه محو شد
اون شب بهش پبام دادم سین کرده جواب نداده الان از فشار عصبی و ناراحتی و عصبانیت و دلتنگی دارممیترکم