2777
2789

من :

هروقت حمله کردن من بیدار کنید 🤣🤣🤣🤣🤣

اخراجیای ۱

شعری که میتونه توصیف کنه 

خشتک پاره پاره

خانما شدم بیچاره🤣🤣

بسم الله : کاربری دست سه نفره هر سه نفرمون از این کاربری استفاده میکنیم ، عضو شرکت برادران پشم السلطنه به جز کیومرث😂

ویو رِ رِ !!

(دست گل های به آب رفته)

بهترین هارو براتون از پدر آسمانی طلب میکنم⭐.Ես սիրում եմ ծաղիկներ և բույսեր, կենդանիներ, գրքեր, երկրպագություն և իմ կնոջը منو جایی تگ نکنید ، مگه اینکه کمکی از دستم بر بیاد ، مرسی مرسی🤎

خیلی بفنا رفتم با شعر معر نمیشه گفتش 😂

زندگی یعني داشتنِ تُــو براي یک عمر❤A                             توجه کن: دوست عزیز اگه به هر دلیلی با نظرم مخالفی ریپلای نکن بمولا حوصله بحث کردن و قانع کردن ندارم نظر من فقط و فقط درباره استارتر هست تا زمانی که به عقایدم احترام بزاری ازم احترام میبینی❤️      

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

ویو رِ رِ !!

یس ، نقی معمولی ؟ سرتیفیکیتتتتت نقیی معمولییی خاک تو سرتتت🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

بسم الله : کاربری دست سه نفره هر سه نفرمون از این کاربری استفاده میکنیم ، عضو شرکت برادران پشم السلطنه به جز کیومرث😂
یس ، نقی معمولی ؟ سرتیفیکیتتتتت نقیی معمولییی خاک تو سرتتت🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

من باختم 

بدم باختم 

بذارید برممممم من

بهترین هارو براتون از پدر آسمانی طلب میکنم⭐.Ես սիրում եմ ծաղիկներ և բույսեր, կենդանիներ, գրքեր, երկրպագություն և իմ կնոջը منو جایی تگ نکنید ، مگه اینکه کمکی از دستم بر بیاد ، مرسی مرسی🤎

حالا نشسته صاحب دل

بازارو کرده منزل

تو های و هوی بازار

تو قیل و قال بسیار

چشمش به دلبرونه

به سوی این و اونه

مال و منالو بردن

خواب و خیالو بردن

💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼

دل دیوونه رو اما نبردن


من صاحب دلم یعنی

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش

لطفا اگه نظرتون مخالف منه ریپ نزنید بذارید اسی خودش جواب بده .من دلسوزی یا تجربه یا هر حرفی میزنم برای اسی هست .حوصله ی قانع شدن قانع کردن شما رو ندارم .چون آخرش دعواست .
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792