شش هفت سال پیش که یه دختر دبیرستانی بودم و درسم عالی
یه رویا داشتم، یه آرزو که برام دور از ذهن نبود هم خودم هم خیلیا برام متصورش میشدن
هیچوقت فکر نمیکردم سرنوشت برام یه مسیر دیگه ای رو رقم بزنه که برام غیرقابل باور باشه
که نه خودم نه خانواده نه آشنا و غریبه باورشون نشه
اونموقع هرکس ازم هدفمو میپرسید از روی سادگی و با صراحت میگفتم به یه تعدادی شون
هیچکس هم نبود بهم بگه نگو....
گذشت و به هزار و یک دلیل نشد من کنکور موفق بشم و چندین سالم پشت کنکور موندم که نتیجه گاها سال به سال بدتر میشد
شدم یه آدم شکست خورده
که حرف بقیه بدتر اذیتم میکرد
حتی خانواده ....بازش نمیکنم ولی پشت کنکور کسی مونده باشه اینو خوب میفهمه
این برای من شکست محسوب میشد
شاید برای خیلیا نباشه چون زندگی و شرایطشون فرق میکنه
اما برای من بخاطر شرایطم و محیطم واقعا یه شکست بزرگ بود اول جوونیم، از اونطرفم هدف خودم ل.د
اونموقع یادمه آدمای دور و برم چندین دسته شدن ، یه سری از خوشحالی تو پوست خودشون نمیگنجیدن که شکست خوردنمو دیدن ، یه عده هم افسوس میخوردن و میگفتن حیف حقش این نبود ، یه عده هم سرکوفت و سرزنش
خلاصه گذشت و من باوجودی که یسری رشته با کنکور تجربی رو هم قبول میشدم ترجیح دادم برای آینده بهتر و پردرآمد تر برم آزاد یه رشته که درصورت ادامه آینده خوبی داشت
رفتما ولی حسرت رشته ارزوم تو دلم موند
رویای ۱۵ سالگیم همچنان رویای ۲۲ سالگی منه
به اینا کار ندارم
ولی همون آدمایی که من از رو سادگی بهشون اعتماد کردم دور و بریای خودم هدفمو بهشون گفتم الان هنوز که هنوزه منو مسخره میکنن و میگن عاقبت بلندپروازی همین میشه ...انقد ادعاش میشد اون همه موند پشت کنمور،یا اینکه همیشه اینو میشنوم که همه استعداد پزشک شدن رو ندارن که
میتونم بگم هر نیش و کنایه ای شنیدم و میشنوم ، درسته حرف مردم باد هواست میاد و میره اما بعضی وقتا باعث میشه خودتو ببازی و نتونی ببخشی حتی افسرده شی
من اشتباه کردم گفتم الآنم که نتونستم برسم به هدفم نیش و کنایشو میشنوم حتی از خانواده خودم
ولی یاد گرفتم تا نتیجه کاری نیومده انجام دادنشو به بقیه اعلام نکنم
حتی امسال که میخوام دوباره کنکور بدم دیگه به صمیمی ترین دوستمم نگفتم
هدفاتونو به هرکس نگید تو خفا کاراتونو انجام بدید باور کنید فقط خدا کنارتون باشه به همه چی میرسید و هر هدفی...