همیشه درکم میکرد و رفیقم بود ولی الان خیلی خودخواه و بی منطق شده🥲جوری که ما با اینکه خیییلی از هم دوریم چند روزه یه احوال هم ازم نپرسیده و فقطم بخاطر چیزای الکی چون زور میگه🫠
ب بزرگیت ببخش
شاید دورانی ا ئسگیه
خب تو احوال بپرس
من دارم به خاطر همین مادر گریه می کنم
قلبمو شکسته 😶
اشکال نداره قدر مامانتو بدون من هم یه مدت از دست مامانم خیلی ناراحت میشدم ولی بعدش میفهمیدم که این کاراش به خاطر من بوده و منظوری نداشته
قدر مامانتو بدون
خیلی ها تو حسرت اینن که فقط یک بار دیگه مامانشون رو ببینن
فکر کن
من آدم بلند پروازیم و آرزو های بزرگی دارم و به کم قانع نیستم
بعد این خانم
منو سرکوفت می زنه
کنکوریم نیاز دارم حمایت بشم اما ایشون فقط انرژی بد و منفی بهم می ده
چقدر تحمل کنم
هی میگه هیچی نمیشی
آخه این نشدن فقط توی ماجرا درس نیست که بگم تو همه چی زندگیه که بهم میگه😭
عزیزمم درک میکنم چی میگی
متاسفانه نمیدونن باید چجور رفتار کنن و انگیزه بدن،خودت به مامانت به آرومی بگو ، من مثلا میگفتم انرژی مثبت بده یا خیلی اوقات میخوان ایراد بگیرن میگم اعتماد به نفسم خراب نکنید
مخصوصا دوران کنکور الان خییلی تو فشاری حرفا بیشتر اذیتت میکنه شاید اونا هم تو فشارن، من دوران کنکورم مامانم بیشتر از من تو فشار و استرس بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز