سره چرتو پرت پارسال روز مادر واسه مادرجونش تلویزیون خرید بمن ک رسید گفت پول ندارم جاکلیدی خرید هیچی نگفتم حرصمو دراورد گفتم امسال حتما باید شده ی روسری برام بخره همونم نخرید شوهرم کارش ازاده بازاریه ..بهش گفتم اگه همکارات روسری قشنگ دارن واسم بیار گفت باشه امشب سه تا شال خیلیییی زشت اورد ازین ارزونا دیده بودم ۱۵۰ تومنه خیلی ناراحت شدم گفتم نمیخام رنگاش بهم نمیاد بعد من دوروز پیش کورتاژ شدم اصلا عین خیالش نیست دیشب محکم شکممو فشار داد ب خونریزی افتادم دکترم گفت حداقل تا ده روز حموم نرو امشب طاقت نیاوردم رفتم زود خودمو شستم اومدم بیرون بچمو نبردم .. خب بچمم کثیف شده چند روزه شوهرم اومد گفتم ببرش حموم کلا سه چهاربار بردش وقتی میگم ببر حموم انگار چاقوش زدم اخماشو کشید تو هم بهش گفتم خودمم نباید میرفتم اما نتونستم نرم اینو لطفا ببر یهو با داد بهم گفت خب سرتو فقط میشستیییی گفتم بدنمم لازم داشته بشورم اخم بدی کردی بابا سرتوووو میشستی .. اینا همش بخاطر اینکه از شالا خوشم نیومد و گفتم ببرش حموم بود منم زود گریم میگیره گریم گرفت گفتم بیخود صداتو بالا نبرررر و قهریم الان خودش رفت حموم .. اصلا درکم نمیکنه مادرش سرماخورده پشت تلفن میخاست گریه کنه ک مادرش سرفه میکنه من انگار شلغمم .