2777
2789
عنوان

خانما برای خواهرم دعا کنید تو این شب عزیز بچه شو از دست داده

| مشاهده متن کامل بحث + 997 بازدید | 83 پست
الهی بگردم چقدر سخته خدا به دلش آرامش بده باهاش صحبت کنید بعد چند وقت دوباره اقدام کنه تا یه بچه بیا ...

دکترش گفته ۶ ماه دیگه ... ولی خب دلش آروم و قرار نداره بچه اولش بود چه ذوقی داشتن خدا

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

الهی بمیرم ... خواهر منم التماس کرد گریه کرد که ی لحظه فقط بغلش کنه ولی نزاشتیم و حسرت دیدن بچه ش به ...

اخی کاش میزاشتین ولی دیگه گذشت اشکال نداره خدا به دلش صبر بده بحق این شب عزیز و دامنش بسلامتی سبز بشه 😥🤲🏻

موقع زایمان خفه شد متاسفانه و خواهرم داغون شد .. هنوز شبا تو اتاق پسرش میخابه و چراغ اتاق شو روشن می ...

عزیزم خیلی سخته 9 ماه بارداری با امید بری بیمارستان.خدا به دلتون صبر بده

وقتے دیدین یڪے نمیخوادتون، اگه همون اول برین فقط دلتون میشڪنه ولے اگر به بودن باهاش اصرار ڪنین غرورتونم میشڪنه!

الهی بمیرم ... خواهر منم التماس کرد گریه کرد که ی لحظه فقط بغلش کنه ولی نزاشتیم و حسرت دیدن بچه ش به ...

منم پسرم فقط ۱ روز زنده بود نزاشتن ببینم همون بهتر که ندیدش. اگه حال روحیش خوب نیست  بره روانشناس  منم افسردگی گرفته بودم الان ی پسره ۹ساله دارم هرکاری میکنم نمیتونم فراموشش کنم  همش میگم اگه بودالان۱۱سالش بود.انشاا..‌یکی بیاره حالش خوب میشه

الهی بمیرم ... خواهر منم التماس کرد گریه کرد که ی لحظه فقط بغلش کنه ولی نزاشتیم و حسرت دیدن بچه ش به ...

منم شبش تو بیمارستان رفتم ببینمشون نزاشتن چقدر زجه زدم و داد زدم ...روز که شکم خالی ودست خالی از بیمارستان اومدم خونه بدترین روز عمرم بود داد میزدم بچه هام زیر خاک سردشونه😭😭😭😭😭😭😭


اخی کاش میزاشتین ولی دیگه گذشت اشکال نداره خدا به دلش صبر بده بحق این شب عزیز و دامنش بسلامتی سبز بش ...

بچه کبود شده بود و نمی‌خواستیم ببینه دکترشم گفت حالش انقدر بده که من اجازه نمیدم انقدر به قلبش فشار اومده بود دو روز تو آی سی یو بستری بود 

منم شبش تو بیمارستان رفتم ببینمشون نزاشتن چقدر زجه زدم و داد زدم ...روز که شکم خالی ودست خالی از بیم ...

الهی بمیرم بمیرم ... چه جهنمی بود اون روز که با کریر خالی و ساک دست نخورده بیمارستان برگشتیم خونه ... الهی بمیرم برای خواهرم هنوز یاد اون شب میفتم اشک هام بند نمیاد شیر سینه هاش که خشک نمیشد 

بچه کبود شده بود و نمی‌خواستیم ببینه دکترشم گفت حالش انقدر بده که من اجازه نمیدم انقدر به قلبش فشار ...

إلهی😥😥😥😥ان شاالله بحق امشب خدا بهش فرزندان سالم و صالح بده به زودددددییی . التماس دعا دارم منم🤲🏻

الهی بمیرم بمیرم ... چه جهنمی بود اون روز که با کریر خالی و ساک دست نخورده بیمارستان برگشتیم خونه .. ...

خدانکنه عزیزم.فقط بزارید خوب گریه کنه جلوشو نگیرید میشه عقده.تنهاش نزارید من شهر غریب تنها هم بودم همسرم میرفت سرکار من دادمیزدم وموهامو میکندم .نه غذا میخوردم نه آرامش وخواب داشتم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز