تو عقد چون شهر دیگه بودیم و نمیشد در حد سر زدن باشه ـ
هر دو ماه یک بار میرفتم یک هفته میموندم
یه بار که شوهرم سر کار بود مادرشوهرم منو از خونه ش انداخت بیرون ،
پدر منم که میخواست طلاقمو بگیره ،
به شوهرم گفتم یا طلاق یا من دیگه تا اخر عمرم مادرتو نبینم از دیدنش استرس میگیرم که دوباره بخواد یه بلایی سرم بیاره ،
شوهرمم قبول کرد ،
الان سر زندگیمونیم و کلا قطع رابطه ایم